غزل شمارهٔ ۶۷۸۹
شنیدم بلبل خود را ستایش کرده ای جایی
میان عندلیبان دگر افتاده غوغایی
من و عقل نخستین را به جنگ یکدگر افکن
ز من تیغ زبان در کار بردن وز تو ایمایی
ز طبع موشکافم شانه پشت دست می خاید
به گردم کی رسد همچون صبا هر بادپیمایی؟
چراغ دودمان شهرتم از شعله فطرت
ندارد آسمان امروز چون من نکته پیرایی
به دیوان خیابانش سراسر گشته ام صائب
ندارد بوستان چون مصرع من سرو رعنایی
غزل شمارهٔ ۶۷۸۸: ز خوبان قامت جانان علم باشد به یکتاییغزل شمارهٔ ۶۷۹۰: مرا افکنده رخسار عرقناکش به دریایی
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شنیدم بلبل خود را ستایش کرده ای جایی
میان عندلیبان دگر افتاده غوغایی
هوش مصنوعی: شنیدم که تو از بلبل تعریف کردهای و در میان قناریها و پرندگان دیگر، جنب و جوشی به پا شده است.
من و عقل نخستین را به جنگ یکدگر افکن
ز من تیغ زبان در کار بردن وز تو ایمایی
هوش مصنوعی: من را و عقل اولیه را به نزاع و جدل وادار کن، که من از زبانم برای به کار بردن شمشیری استفاده میکنم و تو هم در این جنگ نقشی داری.
ز طبع موشکافم شانه پشت دست می خاید
به گردم کی رسد همچون صبا هر بادپیمایی؟
هوش مصنوعی: به خاطر روح کنجکاو و حساس خودم، دستم را پشت گردن میزنم. کی خواهد رسید که مانند نسیم صبا، هر بادبازی به من نزدیک شود؟
چراغ دودمان شهرتم از شعله فطرت
ندارد آسمان امروز چون من نکته پیرایی
هوش مصنوعی: چراغ خانواده و شهرت من از ذات و طبیعتی که دارم روشن نمیشود. امروز آسمان به زیبایی من چون یک نکته زینتی نگاه نمیکند.
به دیوان خیابانش سراسر گشته ام صائب
ندارد بوستان چون مصرع من سرو رعنایی
هوش مصنوعی: من در خیابانهای او به دنبال دیوانگیام گشتم، اما هیچ باغی وجود ندارد که زیباییاش به پای زیبایی من برسد.