غزل شمارهٔ ۶۷۶۰
خرد در سر مرا در خم فلاطون است پنداری
هوس در دل مرا در خاک قارون است پنداری
ز اقبال جنون بر سینه هر داغی کز او دارم
به چشمم خیمه لیلی و هامون است پنداری
غزال شوخ چشم من ز مردم وحشتی دارد
که در آغوشم از آغوش بیرون است پنداری
پریشان می تراود گفتگوی عشق از کلکم
نهال خامه من بید مجنون است پنداری
نمی بینم ز خون غلطیدگان یک کف زمین خالی
بساط خاک میدان شبیخون است پنداری
نمایان ساخت از خمیازه زخم عشقبازان را
دم شمشیر او لبهای میگون است پنداری
ز بس از مردم بی حاصل عالم کجی دیدم
به چشمم بید مجنون سرو موزون است پنداری
خط ساغر به دور باده یاقوت گون صائب
به گرد لعل جانان خط شبگون است پنداری
غزل شمارهٔ ۶۷۵۹: ز وحشت چرخ بر من حلقه دام است پنداریغزل شمارهٔ ۶۷۶۱: ز زلف پرشکن بتخانه چین است پنداری
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خرد در سر مرا در خم فلاطون است پنداری
هوس در دل مرا در خاک قارون است پنداری
هوش مصنوعی: منظور این است که درون من، خرد و عقل در چارچوب و قالب فلسفهای مانند فلسفهی افلاطون جا گرفته است، و در عین حال، خواستهها و آرزوهایم به اندازهای بزرگ و خاکی هستند که میتوان آنها را با ثروت قارون مقایسه کرد. به این معناست که هم فکر و علمم تحت تأثیر افلاطون قرار دارد و هم آرزوهایم به طرز شگفتانگیزی بزرگ و مادی است.
ز اقبال جنون بر سینه هر داغی کز او دارم
به چشمم خیمه لیلی و هامون است پنداری
هوش مصنوعی: از خوشبختی دیوانگی، هر زخمی که در قلبم دارم، در چشمانم مانند خیمهای است که لیلی و دشت هامون را به یاد میآورد.
غزال شوخ چشم من ز مردم وحشتی دارد
که در آغوشم از آغوش بیرون است پنداری
هوش مصنوعی: غزال زیبا و بازیگوش من از مردم ترس و واهمهای دارد، به طوری که وقتی در آغوشم است، گویی فاصلهای بین ما وجود دارد.
پریشان می تراود گفتگوی عشق از کلکم
نهال خامه من بید مجنون است پنداری
هوش مصنوعی: عشق به طور خشک و ناپایدار در حال ظهور است، گویی که از من نشأت میگیرد. انگار که من نیز مانند بید مجنون هستم، در حال سرگشتگی و بیقراری.
نمی بینم ز خون غلطیدگان یک کف زمین خالی
بساط خاک میدان شبیخون است پنداری
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به تصویر و توصیف صحنهای میپردازد که گویا زمین از خون کسانی که در نبردها سقوط کردهاند، پر شده است. به نظر میرسد که زمین دیگر جایی برای استراحت و آرامش ندارد و تمامی فضا به وضوح نشان دهنده خشونت و سرنوشت تلخی است که بر لشکرکشیها و جنگها حاکم شده. در این تصویر، دنیای جنگ و فتنه به وضوح درک میشود.
نمایان ساخت از خمیازه زخم عشقبازان را
دم شمشیر او لبهای میگون است پنداری
هوش مصنوعی: او با چهرهای خسته و زخمهای عشق، حالتی را به نمایش میگذارد که نشاندهندهی درد و رنج عاشقان است؛ این در حالی است که لبهای او همچون میگونی (رنگین و زیبا) به نظر میآید.
ز بس از مردم بی حاصل عالم کجی دیدم
به چشمم بید مجنون سرو موزون است پنداری
هوش مصنوعی: به خاطر تماشای ناامیدیها و ناپاکیهای زیادی که از انسانها دیدهام، در چشمانم بید مجنون مانند درختی خوشحالت به نظر میرسد.
خط ساغر به دور باده یاقوت گون صائب
به گرد لعل جانان خط شبگون است پنداری
هوش مصنوعی: نوشیدنی مانند یاقوت سرخ در دور ساغر به چشم میآید و این خط دور ساغر به مانند شب تیرهای است که به زیبایی جانان میافزاید.