گنجور

غزل شمارهٔ ۶۷۳۷

جام هیهات است از صهبا کند پهلو تهی
این حبابی نیست کز دریا کند پهلو تهی
آستانش سجده گاه سرفرازان می شود
هر که چون محراب از دنیا کند پهلو تهی
رفت بر باد فنا در یک نفس عمر حباب
این سزای آن که از دریا کند پهلو تهی
دامن نقصان مده از کف که چون گردد تمام
مه ز خورشید جهان آرا کند پهلو تهی
اهل بینش (را) گزیر از سختی ایام نیست
این شراری نیست کز خارا کند پهلو تهی
زین گرانجانان که کوه قاف ازیشان شد سبک
وقت آن کس خوش که چون عنقا کند پهلو تهی
در گلستانی که اشک ما سراسر می رود
لاله از شبنم ز استغنا کند پهلو تهی
از شبیخون اجل صائب نگردد مضطرب
هر که پیش از مرگ از دنیا کند پهلو تهی

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جام هیهات است از صهبا کند پهلو تهی
این حبابی نیست کز دریا کند پهلو تهی
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که جامی که از شراب پر شده و حجم آن کم است، نمی‌تواند به سادگی از بین برود یا تهی شود. همچنین اشاره دارد که این حبابی که روی سطح آب دیده می‌شود، نمی‌تواند به تنهایی مانند دریا وجود داشته باشد و تهی شود. در واقع، منظور از این اشعار این است که چیزهای بزرگ و باارزش به راحتی از دست نمی‌روند و وجود آنها همواره برجسته باقی می‌ماند.
آستانش سجده گاه سرفرازان می شود
هر که چون محراب از دنیا کند پهلو تهی
هوش مصنوعی: هر کسی که مثل محراب، از دنیا دوری کند و به سوی خدا روی بیاورد، در آستان او مقام والایی پیدا می‌کند و همچون سرفرازان در برابر او سجده می‌کند.
رفت بر باد فنا در یک نفس عمر حباب
این سزای آن که از دریا کند پهلو تهی
هوش مصنوعی: عمر انسان مانند حبابی است که در یک لحظه از بین می‌رود و این نتیجه‌ی آن است که کسی که از دریا دور شده و به دنیای فانی روی می‌آورد، در نهایت به نابودی دچار می‌شود.
دامن نقصان مده از کف که چون گردد تمام
مه ز خورشید جهان آرا کند پهلو تهی
هوش مصنوعی: این بیت به مفهومی اشاره دارد که باید از نابودی و نقصان پرهیز کرد، زیرا وقتی که چیزی به کمال و تمامیت می‌رسد، زیبایی و شکوه آن انکارناپذیر است. در واقع، هر چیزی که کامل و بی‌نقص باشد، خود را در برابر جذابیت و نورانی بودن قرار می‌دهد و نور خورشید آن را درخشان‌تر می‌سازد. بنابراین، باید از هر گونه کمبود و نقصان دوری کرد تا به عظمت و زیبایی دست یافت.
اهل بینش (را) گزیر از سختی ایام نیست
این شراری نیست کز خارا کند پهلو تهی
هوش مصنوعی: افراد دانشمند و بینا نمی‌توانند از مشکلات و دشواری‌های زندگی فرار کنند. این آتشِ وجودشان به اندازه‌ای است که نمی‌تواند آنها را از سختی‌ها دور کند.
زین گرانجانان که کوه قاف ازیشان شد سبک
وقت آن کس خوش که چون عنقا کند پهلو تهی
هوش مصنوعی: ای قهرمانان بلندمرتبه و گرانقدر، همان‌طور که کوه قاف به خاطر شما سبک شده، وقت آن رسیده است که آن کس که مانند عنقا (پرنده‌اسطوره‌ای) است، از جمع و هیاهو کناره‌گیری کند و به تنهایی برود.
در گلستانی که اشک ما سراسر می رود
لاله از شبنم ز استغنا کند پهلو تهی
هوش مصنوعی: در باغی که اشک‌های ما همه جا جاری است، لاله‌ها به خاطر بی نیازی خود، از رطوبت شبنم خالی می‌مانند.
از شبیخون اجل صائب نگردد مضطرب
هر که پیش از مرگ از دنیا کند پهلو تهی
هوش مصنوعی: هر کسی که قبل از مرگ و رفتن از دنیا، خود را از دنیا جدا کند و به فکر آخرتش باشد، در برابر هجوم ناگهانی مرگ نخواهد لرزید و مضطرب نخواهد شد.