غزل شمارهٔ ۶۷۲۶
ای که فکر چاره بیماری دل میکنی
نسبت خود را به چشم یار باطل میکنی
نیست جای خرمی ماتمسرای آسمان
زیر تیغ از سادهلوحی رقص بسمل میکنی
میکند از هر سر مویت سفیدی راه مرگ
تو ز غفلت همچنان تعمیر منزل میکنی
میتوانی صد دل ویرانه را آباد کرد
از زر و سیم آنچه صرف خانه گل میکنی
با تو از دنیا نیاید جز عمل چیزی به خاک
مایه حسرت شود نقدی که حاصل میکنی
قد چو خم گردید غافل زیستن از عقل نیست
خواب تا کی زیر این دیوار مایل میکنی؟
ای که دنبال تکلف میروی چون غافلان
زندگی و مرگ را بر خویش مشکل میکنی
نیست جای دانه امید این محنتسرا
در زمین شوره تخم خویش باطل میکنی
رشته عمری که دام مطلب حق میشود
صرف در شیرازه اوراق باطل میکنی
بیتأمل میکنی فرموده ابلیس را
چون رسد نوبت به کار خیر، دلدل میکنی
غزل شمارهٔ ۶۷۲۵: تا به کی دل را سیاه از نعمت الوان کنی؟غزل شمارهٔ ۶۷۲۷: در عمارت زندگانی چند باطل میکنی؟
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای که فکر چاره بیماری دل میکنی
نسبت خود را به چشم یار باطل میکنی
هوش مصنوعی: ای کسی که برای درمان درد دل خود فکر میکنی، باید بدانی که ارتباطت با چشم یار بیهوده است.
نیست جای خرمی ماتمسرای آسمان
زیر تیغ از سادهلوحی رقص بسمل میکنی
هوش مصنوعی: در فضایی که آسمان تحت تأثیر غم و اندوه است، جایی برای شادی و نشاط وجود ندارد. با این حال، تو از روی سادگی و بیخبری، به شادی و رقص مشغول هستی، در حالی که واقعیت تلخی در اطرافت وجود دارد.
میکند از هر سر مویت سفیدی راه مرگ
تو ز غفلت همچنان تعمیر منزل میکنی
هوش مصنوعی: از هر کجای مویت، سفیدی و نشانههای پیری هویدا میشود که نشان میدهد مرگ تو ناشی از غفلت است، اما همچنان به کارها و امور زندگیات میپردازی و خانهات را سامان میدهی.
میتوانی صد دل ویرانه را آباد کرد
از زر و سیم آنچه صرف خانه گل میکنی
هوش مصنوعی: میتوانی با طلا و نقره، صد دل ویران را بازسازی کنی، اما آنچه برای خانهات هزینه میکنی، باید گل و زیبایی باشد.
با تو از دنیا نیاید جز عمل چیزی به خاک
مایه حسرت شود نقدی که حاصل میکنی
هوش مصنوعی: به جز عمل و کار کردن، چیزی از دنیا به دست نخواهد آمد و تنها چیزی که باقی میماند، حسرت و افسوس است بر آنچه که به دست آوردهای.
قد چو خم گردید غافل زیستن از عقل نیست
خواب تا کی زیر این دیوار مایل میکنی؟
هوش مصنوعی: وقتی قد و قامت آدمی خم شود و بیخبر از عقل خود زندگی کند، تا چه زمانی میخواهد زیر این دیوار کج و ناسازگار، خواب بماند؟
ای که دنبال تکلف میروی چون غافلان
زندگی و مرگ را بر خویش مشکل میکنی
هوش مصنوعی: ای کسی که در پی ظاهرسازی هستی، مانند کسانی که بیخبرند، زندگی و مرگ را برای خود سخت و دشوار میسازی.
نیست جای دانه امید این محنتسرا
در زمین شوره تخم خویش باطل میکنی
هوش مصنوعی: در این متن به این موضوع اشاره شده که در این مکان پر از سختی و درد، جایی برای امید وجود ندارد و در واقع، تلاشها و آرزوهای خود را به هدر میدهی.
رشته عمری که دام مطلب حق میشود
صرف در شیرازه اوراق باطل میکنی
هوش مصنوعی: تلاش و عمر گرانبهای خود را صرف موضوعات بیاهمیت و بیاساس میکنی، در حالی که میتوانستی آن را به حقیقت و مطالب ارزشمند اختصاص دهی.
بیتأمل میکنی فرموده ابلیس را
چون رسد نوبت به کار خیر، دلدل میکنی
هوش مصنوعی: بدون فکر و تأمل، سخن ابلیس را میپذیری، اما وقتی نوبت به انجام کار خیر میرسد، تردید و دودلی به سراغت میآید.