گنجور

غزل شمارهٔ ۶۷۲۵

تا به کی دل را سیاه از نعمت الوان کنی؟
چند در زنگار این آیینه را پنهان کنی؟
کشتی از دریای خون سالم به ساحل برده ای
صلح اگر بانان خشک از نعمت الوان کنی
می توانی خرمنی اندوخت از هر دانه ای
خرده خود صرف اگر در راه درویشان کنی
سرنمی پیچد ز فرمان تو گوی آفتاب
از عبادت قامت خود را اگر چوگان کنی
عاشقان خون از برای گریه کردن می خورند
تو ستمگر می خوری خون تا لبی خندان کنی
از عزیزی می شوی فرمانروای ملک مصر
صبر اگر بر چاه و زندان چون مه کنعان کنی
جوهر ذاتی ترا چون تیغ می گردد لباس
از لباس عاریت خود را اگر عریان کنی
چند از تیغ شهادت جان خود داری دریغ؟
تا به کی ضبط نفس در چشمه حیوان کنی؟
می شود از کیمیای صبر درمان دردها
چند صائب درد خودآلوده درمان کنی؟

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا به کی دل را سیاه از نعمت الوان کنی؟
چند در زنگار این آیینه را پنهان کنی؟
هوش مصنوعی: چقدر می‌خواهی دل خود را از زیبایی‌های مختلف پر از غم کنی؟ تا کی می‌خواهی این آینه را از زیبایی‌هایش پنهان نگه‌داری؟
کشتی از دریای خون سالم به ساحل برده ای
صلح اگر بانان خشک از نعمت الوان کنی
هوش مصنوعی: کشتی تو، با وجود تمام مشکلات و خونریزی‌ها، به ساحل امنی رسیده است. اگر بخواهی، می‌توانی با ایجاد صلح و آرامش، نعمت‌های فراوانی را به دیگران هدیه کنی.
می توانی خرمنی اندوخت از هر دانه ای
خرده خود صرف اگر در راه درویشان کنی
هوش مصنوعی: اگر هر فردی بخشی از دارایی یا توانایی خود را در حمایت از نیازمندان صرف کند، می‌تواند به مرور زمان ثروتی بزرگ و ارزشمند انباشته کند.
سرنمی پیچد ز فرمان تو گوی آفتاب
از عبادت قامت خود را اگر چوگان کنی
هوش مصنوعی: خورشید، حتی اگر تو آن را با چوبی به نام چوگان به حرکت واداری، از فرمان تو سرپیچی نخواهد کرد و همچنان به عبادت قامت تو ادامه خواهد داد.
عاشقان خون از برای گریه کردن می خورند
تو ستمگر می خوری خون تا لبی خندان کنی
هوش مصنوعی: عاشقان برای این که بتوانند گریه کنند، از خون خود می‌نوشند؛ اما تو ای ستمگر، برای این که لبخند بر چهره‌ات بیاوری، دیگران را به زحمت می‌اندازی و از آن‌ها استفاده می‌کنی.
از عزیزی می شوی فرمانروای ملک مصر
صبر اگر بر چاه و زندان چون مه کنعان کنی
هوش مصنوعی: اگر صبر کنی و مانند یوسف در چاه و زندان تحمل داشته باشی، از عزیزی به قدرت و فرمانروایی بزرگ می‌رسی.
جوهر ذاتی ترا چون تیغ می گردد لباس
از لباس عاریت خود را اگر عریان کنی
هوش مصنوعی: ماهیت واقعی تو مانند تیغ تیز و برنده است؛ اگر لباس‌های موقتی و عاریتی را کنار بزاری و خود واقعی‌ات را نشان دهی، آن جوهر درخشان بروز خواهد کرد.
چند از تیغ شهادت جان خود داری دریغ؟
تا به کی ضبط نفس در چشمه حیوان کنی؟
هوش مصنوعی: چند وقت دیگر می‌خواهی از جان خود برای حفظ خودداری کنی؟ تا کی می‌خواهی در چشمه حیوانی خود را کنترل کنی؟
می شود از کیمیای صبر درمان دردها
چند صائب درد خودآلوده درمان کنی؟
هوش مصنوعی: با صبر و استقامت می‌توان به درمان بسیاری از دردها و مشکلات پاسخ داد. آیا می‌توانی با تکیه بر این صبر، به سادگی دردها و رنج‌های خود را درمان کنی؟