گنجور

غزل شمارهٔ ۶۷۰۴

بر سر آب است بنیاد جهان زندگی
تا بشویی دست زود از خاکدان زندگی
تا نفس را راست می‌سازی درین بستانسرا
می‌رود بر باد اوراق خزان زندگی
فکر زاد راه بر خاطر گرانی می‌کند
می‌رود از بس به سرعت کاروان زندگی
نقش بندد تا به دامان قیامت بر زمین
هر که از دوش افکند بار گران زندگی
از خدنگ عمر، خودداری طمع کردن خطاست
حلقه گردد چون ز پیر‌ی‌ها کمان زندگی
پرده از روی متاع خویش تا واکرده‌ای
تخته از تابوت می‌گردد دکان زندگی
توتیا سازد به رغبت خاک صحرای عدم
هر که واکرده است چشمی در جهان زندگی
هر که را دیدیم دارد شکوه از روز سیاه
هست در ظلمت نهان آب روان زندگی
عمر را بسیاری گفتار کوته می‌کند
چون سبک مغزان مده از کف عنان زندگی
پایداری کردن از دندان طمع، پوچ است پوچ
اختر ثابت ندارد آسمان زندگی
نیست صائب از هزاران تن یکی از زندگان
زنده‌دل بودن اگر باشد نشان زندگی

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بر سر آب است بنیاد جهان زندگی
تا بشویی دست زود از خاکدان زندگی
هوش مصنوعی: زندگی آدمی بر بستر آب شکل می‌گیرد و مانند شستن دست از خاک، انسان باید از آثار زندگی مادی دوری کند و به پاکی دست یابد.
تا نفس را راست می‌سازی درین بستانسرا
می‌رود بر باد اوراق خزان زندگی
هوش مصنوعی: تا زمانی که در این بستان انتظار زندگی را به درستی پیش ببری، برگه‌های خزان عمرت در باد پراکنده می‌شوند.
فکر زاد راه بر خاطر گرانی می‌کند
می‌رود از بس به سرعت کاروان زندگی
هوش مصنوعی: اندیشه‌ها به دلیل سنگینی بار زندگی به شدت در ذهن مشغول می‌شوند و در نتیجه، زندگی با سرعت زیاد به پیش می‌رود.
نقش بندد تا به دامان قیامت بر زمین
هر که از دوش افکند بار گران زندگی
هوش مصنوعی: هر کسی که بار سنگین زندگی را از دوش خود بیندازد، در روز قیامت بر زمین نقش خواهد بست و یادگار خواهد شد.
از خدنگ عمر، خودداری طمع کردن خطاست
حلقه گردد چون ز پیر‌ی‌ها کمان زندگی
هوش مصنوعی: طمع کردن به عمر و زندگی، خطای بزرگی است؛ زیرا عمر همانند کمان، وقتی که با گذشت زمان کشیده می‌شود، ممکن است به زودی به پایان برسد.
پرده از روی متاع خویش تا واکرده‌ای
تخته از تابوت می‌گردد دکان زندگی
هوش مصنوعی: با برداشتن پرده از روی کالا و اشیاء خود، زندگی به مانند تخته‌ای از تابوت به نمایش درمی‌آید.
توتیا سازد به رغبت خاک صحرای عدم
هر که واکرده است چشمی در جهان زندگی
هوش مصنوعی: هر کس که در زندگی چشمی گشوده و به تماشای جهان مشغول است، با اشتیاق و رغبت به سراغ خامه‌ای که از خاک بی‌هستی به وجود آمده می‌رود.
هر که را دیدیم دارد شکوه از روز سیاه
هست در ظلمت نهان آب روان زندگی
هوش مصنوعی: هر کسی که می‌بینیم از روزهای سخت و تاریک خود شکایت می‌کند، در حالی که در دل این تاریکی، زندگی همچنان به جریان خود ادامه می‌دهد.
عمر را بسیاری گفتار کوته می‌کند
چون سبک مغزان مده از کف عنان زندگی
هوش مصنوعی: زندگی را با حرف‌های بیهوده و کم‌عمق کوتاه نکن، زیرا افرادی که کم‌عمق هستند، کنترل زندگی‌شان را از دست می‌دهند.
پایداری کردن از دندان طمع، پوچ است پوچ
اختر ثابت ندارد آسمان زندگی
هوش مصنوعی: دست کشیدن از آرزوها و خواسته‌ها، به نوعی بی‌فایدگی است. زیرا زندگی مانند یک ستاره ثابت نیست و همیشه در حال تغییر و تحول است.
نیست صائب از هزاران تن یکی از زندگان
زنده‌دل بودن اگر باشد نشان زندگی
هوش مصنوعی: بسیاری از انسان‌ها در این دنیا زندگی می‌کنند، اما آیا واقعاً زنده‌دل و پرشور هستند؟ اگر کسی واقعاً زندگی را درک کند و با دل زنده باشد، این خود نشانه‌ای از زندگی حقیقی است.