گنجور

غزل شمارهٔ ۶۶۹۶

سرفرازی را نباشد جنگ با افتادگی
دولت خورشید را دارد بپا افتادگی
از تواضع دولت افزاید سعادتمند را
خوش بود چون سایه از بال هما افتادگی
از عزیزی می گذارد پا به چشم آفتاب
هر که گیرد همچو شبنم از هوا افتادگی
مرکز بر گرد سرگردیدن افلاک کرد
نقطه بی دست و پای خاک را افتادگی
رفت در بیهوده گردی عمر ما چون گردباد
ما سبک مغزان کجاییم و کجا افتادگی
مردم بی دست و پا را مرکبی در کار نیست
می رود منزل به منزل جاده با افتادگی
جا به کنج گلخن و صحن گلستان داده است
شعله را گردن فرازی، آب را افتادگی
دانه را سرسبز سازد، قطره را گوهر کند
در جهان خاک باشد کیمیا افتادگی
بی پر و بالی کند نزدیک راه دور را
برد بر افلاک چون شبنم مرا افتادگی
گرچه باشد بر زمین پست جاری حکم آب
می شود سد ره سیل بلا افتادگی
شعله شد مغلوب خاکستر به اندک فرصتی
سرکشان را زود آرد زیر پا، افتادگی
دیگران گر از خدا خواهند اوج اعتبار
می کند دریوزه صائب از خدا افتادگی

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سرفرازی را نباشد جنگ با افتادگی
دولت خورشید را دارد بپا افتادگی
هوش مصنوعی: افتادگی و فروتنی قدرتمندتر از سرفرازی و تکبر است؛ همان‌طور که خورشید با نور و عظمت خود، همیشه در اوج است و به زمین نمی‌آید.
از تواضع دولت افزاید سعادتمند را
خوش بود چون سایه از بال هما افتادگی
هوش مصنوعی: تواضع و فروتنی باعث افزایش خوشبختی و موفقیت افراد می‌شود، همان‌طور که سایه‌ی پرنده‌ای بزرگ همچون هما به آرامی بر زمین افتاده است.
از عزیزی می گذارد پا به چشم آفتاب
هر که گیرد همچو شبنم از هوا افتادگی
هوش مصنوعی: هر کسی که همچون شبنم از هوای دلپذیر برخوردار شود، مانند کسی است که با عزت و احترام از روشنی آفتاب عبور می‌کند.
مرکز بر گرد سرگردیدن افلاک کرد
نقطه بی دست و پای خاک را افتادگی
هوش مصنوعی: در اینجا به تصویر کشیده می‌شود که چگونه زمین، بی‌دست و پا و ثابت، در مرکز قرار دارد و در اطراف آن، افلاک و ستارگان با حرکت دایره‌ای خود در حال گردش هستند. این تصویر، نشان‌دهنده‌ی ثبات و سکون زمین در مقایسه با حرکت دیگر اجرام آسمانی است.
رفت در بیهوده گردی عمر ما چون گردباد
ما سبک مغزان کجاییم و کجا افتادگی
هوش مصنوعی: عمر ما مانند گردبادی در بیهوده گذشت، در حالی که ما افرادی سبکسری هستیم که نمی‌دانیم کجا هستیم و کجا به زمین افتاده‌ایم.
مردم بی دست و پا را مرکبی در کار نیست
می رود منزل به منزل جاده با افتادگی
هوش مصنوعی: افراد ناتوان و بی‌قدرت در زندگی نمی‌توانند به‌راحتی پیش بروند و برای رسیدن به هدف‌هایشان به زحمت و تلاش بسیار نیاز دارند. آنها به تدریج و به آرامی در مسیر زندگی حرکت می‌کنند و باید در این مسیر، humility را در نظر بگیرند.
جا به کنج گلخن و صحن گلستان داده است
شعله را گردن فرازی، آب را افتادگی
هوش مصنوعی: شعله در گوشه ی گلخن به طرز قابل توجهی ایستاده و خود را به رخ می‌کشد، در حالی که آب در گلستان با حالتی متواضع و پایین‌تر از آن جریان دارد.
دانه را سرسبز سازد، قطره را گوهر کند
در جهان خاک باشد کیمیا افتادگی
هوش مصنوعی: آب می‌تواند دانه را به زراعت سبز تبدیل کند و قطره‌ای از آن می‌تواند به جواهر تبدیل شود. این نشان می‌دهد که در دنیای خاکی، چیزهای بی‌ارزش هم می‌توانند ارزشمند شوند.
بی پر و بالی کند نزدیک راه دور را
برد بر افلاک چون شبنم مرا افتادگی
هوش مصنوعی: بی‌پر و بالی، که به سختی می‌تواند خود را جلو ببرد، به راحتی به مرزهای دور دست می‌رسد و همانند شبنمی روی زمین افتاده، احساس کم‌توانی و افتادگی می‌کند.
گرچه باشد بر زمین پست جاری حکم آب
می شود سد ره سیل بلا افتادگی
هوش مصنوعی: هرچند که آب در زمین‌های پست جریان دارد، اما حکمت الهی همچنان راه سیل بلا را سد می‌کند و مانع پیشرفت آن می‌شود.
شعله شد مغلوب خاکستر به اندک فرصتی
سرکشان را زود آرد زیر پا، افتادگی
هوش مصنوعی: شعله‌ای که در برابر خاکستر قرار دارد، به سرعت و با کم‌ترین فرصت می‌تواند سرکشان را به زیر پا بگذارد و نشان دهد که افتادگی و فروتنی چه قدرتی دارد.
دیگران گر از خدا خواهند اوج اعتبار
می کند دریوزه صائب از خدا افتادگی
هوش مصنوعی: اگر دیگران خواستار مقام و اعتبار نزد خداوند باشند، او به راحتی این مقام را به آن‌ها عطا می‌کند؛ اما صائب، با افتادگی و تواضع، از خداوند درخواست می‌کند.