غزل شمارهٔ ۶۶۸۸
مستی و خمیازه بر خون دل ما می کشی
صد خم می داری و حسرت به مینا می کشی
قهر خود را در لباس لطف جولان می دهی
پرده از آب گهر بر روی دریا می کشی
با کمند آتشین چون آفتاب از صحن باغ
شبنم افسرده ما را به بالا می کشی
یک جهان غماز را در پشت در جا می دهی
از لب منصور در مستی سخن وا می کشی
گردنی داریم ازان موی میان باریکتر
سرنمی پیچیم اگر بر دار ما را می کشی
آفتاب از حسرتش هر روز گردن می کشد
این کمند عنبرینی را که در پا می کشی
آه رعنا می شود هر چند رعنا می شوی
آرزو قد می کشد چندان که بالا می کشی
همزبانی با لب او نیست صائب کار تو
شرم بادت، چون نفس پیش مسیحا می کشی؟
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مستی و خمیازه بر خون دل ما می کشی
صد خم می داری و حسرت به مینا می کشی
هوش مصنوعی: تو با مستی و خوابآلودگی، دل زخمی ما را میکشی، در حالی که صد جام شراب در دست داری و آرزوی شیشهی مینا را به دل میپروری.
قهر خود را در لباس لطف جولان می دهی
پرده از آب گهر بر روی دریا می کشی
هوش مصنوعی: تو با ظاهری نیکو و لطیف، خشم و قهر خود را پنهان میکنی و مانند ستارهای در دریا، زیبایی و ارزش وجودت را به نمایش میگذاری.
با کمند آتشین چون آفتاب از صحن باغ
شبنم افسرده ما را به بالا می کشی
هوش مصنوعی: مانند آفتاب، با سیمی داغ و سوزان ما را از باغی که پر از شبنمهای غمناک است، به بالا میکشی.
یک جهان غماز را در پشت در جا می دهی
از لب منصور در مستی سخن وا می کشی
هوش مصنوعی: در پشت در، یک دنیا از غم و اندوه را پنهان میکنی و از زبان منصور، در حالت مستی، نکات و سخنان عمیق و دلنشین را بیان میکنی.
گردنی داریم ازان موی میان باریکتر
سرنمی پیچیم اگر بر دار ما را می کشی
هوش مصنوعی: ما گردنی داریم که از موهای باریکتر و لطیفتری تشکیل شده است و اگر میخواهی ما را به دار کنی، به راحتی نمیتوانی در آن بپیچانی و ما را به راحتی به قتل نمیرسانی.
آفتاب از حسرتش هر روز گردن می کشد
این کمند عنبرینی را که در پا می کشی
هوش مصنوعی: خورشید هر روز به خاطر زیبایی و جذابیتی که تو داری، حسرت میخورد و آرزو میکند. این کمند عطرین که به پای تو آویخته شده، نمادی از آن زیبایی است که همه را مجذوب میکند.
آه رعنا می شود هر چند رعنا می شوی
آرزو قد می کشد چندان که بالا می کشی
هوش مصنوعی: با احترام به زیبایی و جذابیت تو، دل من همیشه آهسته مینشیند. هرچه تو بیشتر بزرگ میشوی، آرزوهای من نیز با تو رشد میکند و به اوج میرسد.
همزبانی با لب او نیست صائب کار تو
شرم بادت، چون نفس پیش مسیحا می کشی؟
هوش مصنوعی: این بیت به معنای این است که وقتی با کسی همصحبت میشوی که مقام و منزلت خاصی دارد، باید در رفتارت و گفتارت احتیاط کنی. اگر نتوانی به درستی و با ادب با او گفتگو کنی، این خود نشانه شرم و خجالت توست. مانند این است که در حضور یک شخصیت بزرگ و محترم، مثل مسیح، نفس خود را کنترل نمیکنی و رفتاری ناپسند از خود نشان میدهی.