گنجور

غزل شمارهٔ ۶۶۸۶

بیش ازین آتش مزن در عالم ای جان کسی
رحم کن بر تشنگان ای آب حیوان کسی
می زند بحر از لب خشک صدف موج سراب
چند خودداری کنی ای ابر نیسان کسی؟
چون کتان در هر قدم صد سینه چاک افتاده است
زیر پای خود ببین ای ماه تابان کسی
پیش ازان کز شکرستانت برآرد گرد مور
تلخکامان را بپرس ای شکرستان کسی
شد گلوی قمریان از اشک حسرت طوق دار
سرکشی تا چند ای سرو خرامان کسی؟
چند زخم از بخیه زنجیر تقاضا بگسلد؟
مهر بردار از لب خود ای نمکدان کسی
پیش ازان کز شرم خط بر رو گذاری آستین
عقده ای بگشا ز کار نابسامان کسی
دیده کنعانیان از انتظارت شد سفید
خیمه بیرون زن ز مصر ای ماه کنعان کسی
در بهاران خاطر بلبل بجو، تا در خزان
بینوایی کم کشی ای باغ و بستان کسی
دست تاراج خزان در آستین (تا) غنچه است
یاد کن ما را به برگی ای گلستان کسی
می تواند ملک عالم را به آسانی گرفت
لشکر دل گر بود صائب به فرمان کسی

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بیش ازین آتش مزن در عالم ای جان کسی
رحم کن بر تشنگان ای آب حیوان کسی
هوش مصنوعی: دیگر از آتش افروختن در این جهان دست بردار، ای جان. کمی به حال تشنگان رحم کن، ای آب حیات.
می زند بحر از لب خشک صدف موج سراب
چند خودداری کنی ای ابر نیسان کسی؟
هوش مصنوعی: دریا با موج‌هایش از دهان صدف سر می‌زند؛ تا کی می‌خواهی خودت را کنترل کنی ای ابر فروردین؟ کسی به تو نیاز دارد.
چون کتان در هر قدم صد سینه چاک افتاده است
زیر پای خود ببین ای ماه تابان کسی
هوش مصنوعی: با هر قدمی که برمی‌داری، مانند کتان که به راحتی از وسط می‌شکافد، دل‌ها و جان‌های بسیاری زیر پاهایت خرد و آسیب دیده‌اند. ای ماه تابان، به این مسئله توجه کن.
پیش ازان کز شکرستانت برآرد گرد مور
تلخکامان را بپرس ای شکرستان کسی
هوش مصنوعی: قبل از اینکه از سرزمین شیرینی تو، زشتی‌ها و تلخی‌ها سربرآورند، از کسی که در این سرزمین است، بپرس.
شد گلوی قمریان از اشک حسرت طوق دار
سرکشی تا چند ای سرو خرامان کسی؟
هوش مصنوعی: گلوهای قمریان از اشک‌های حسرت پر است و به خاطر سرکشی و نافرمانی به چه درد می‌افتند؟ ای سرو خرامان، تا کی باید در این حالت بمانی؟
چند زخم از بخیه زنجیر تقاضا بگسلد؟
مهر بردار از لب خود ای نمکدان کسی
هوش مصنوعی: چند زخم بر اثر فشار و سختی می‌تواند درمان شود؟ ای کسی که مثل نمکدان هستی، خندان و مهربان باش و از لب‌های خود مهر رد کن.
پیش ازان کز شرم خط بر رو گذاری آستین
عقده ای بگشا ز کار نابسامان کسی
هوش مصنوعی: قبل از اینکه به خاطر شرم، خطی بر چهره کسی بکشی، بهتر است که گره‌ای از کار ناآشفتۀ او باز کنی.
دیده کنعانیان از انتظارت شد سفید
خیمه بیرون زن ز مصر ای ماه کنعان کسی
هوش مصنوعی: این بیت به تصویر کشیدن وضعیت افرادی است که در انتظار عشق و رویایی هستند. آن‌ها به قدری منتظر مانده‌اند که حالا چشمانشان به سفیدی خیمه‌ای که نشانه‌ای از امید است، روشن شده. شاعر از معشوق خود می‌خواهد که از سرزمین مصر خارج شود و به آن‌ها ملحق شود؛ چرا که او مانند ماهی زیباست که روزها و شب‌ها دل‌ها را روشن می‌کند. به طور کلی، این بیت احساس انتظار و شوق را به تصویر می‌کشد.
در بهاران خاطر بلبل بجو، تا در خزان
بینوایی کم کشی ای باغ و بستان کسی
هوش مصنوعی: در فصل بهار، بلبل به شادی و امید دل می‌تپد، اما در فصل پاییز، وقتی که غم و اندوه به سراغ باغ و بوستان می‌آید، تو باید بی‌نقص و کامل باقی بمانی.
دست تاراج خزان در آستین (تا) غنچه است
یاد کن ما را به برگی ای گلستان کسی
هوش مصنوعی: وقتی که پاییز به غنچه‌های جوان آسیب می‌زند، یاد ما را به خوبی‌های زندگی ببرید، ای گلستان.
می تواند ملک عالم را به آسانی گرفت
لشکر دل گر بود صائب به فرمان کسی
هوش مصنوعی: اگر دل انسان عاشق و سرشار از عشق باشد، می‌تواند به راحتی جهان را به تصرف خود درآورد؛ به شرطی که تحت فرمان فردی خاص باشد.