غزل شمارهٔ ۶۶۸۵
بر زبان و دل چو کج باشد نبخشاید کسی
از دم عقرب گره جز سنگ نگشاید کسی
از ثمر شیرین نسازی گر دهان خلق را
سعی کن از سایه ات چون بید آساید کسی
جز شب و روز مکرر در بساطش هیچ نیست
عمرها زیر فلک چون خضر اگر پاید کسی
می شود بال و پر توفیق هنگام رحیل
دست افسوسی که در دنیا به هم ساید کسی
در جهان آگهی خضری دچار من نشد
می روم از خود برون شاید که پیش آید کسی
می شود افزون سرانجام گدازش همچو شمع
هر چه از تن پروری بر جسم افزاید کسی
نیست داغ عشق را حاجت به الماس و نمک
شهپر طاوس را بهر چه آراید کسی؟
نیست غیر از گوشه دل در جهان آب و گل
گوشه امنی که یک ساعت بیاساید کسی
شور سیلاب حوادث سنگ را بیدار کرد
تا به کی از خواب غفلت چشم نگشاید کسی؟
می توان کرد آشنا با خاک پشت آسمان
صائب از همت اگر اقبال فرماید کسی
غزل شمارهٔ ۶۶۸۴: چند در ایام گل عزلت گزین باشد کسی؟غزل شمارهٔ ۶۶۸۶: بیش ازین آتش مزن در عالم ای جان کسی
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بر زبان و دل چو کج باشد نبخشاید کسی
از دم عقرب گره جز سنگ نگشاید کسی
هوش مصنوعی: اگر زبان و دل انسان به درستی هماهنگ نباشند، هیچکس نمیتواند از او چشمپوشی کند. فقط سنگ است که میتواند از چنگال عقرب آزاد شود.
از ثمر شیرین نسازی گر دهان خلق را
سعی کن از سایه ات چون بید آساید کسی
هوش مصنوعی: اگر از ثمر شیرین بهرهای ندهی، سعی کن که سایهای برای دیگران باشی تا آسایش یابند.
جز شب و روز مکرر در بساطش هیچ نیست
عمرها زیر فلک چون خضر اگر پاید کسی
هوش مصنوعی: جز شب و روز که مدام تکرار میشود، در زندگی چیزی دیگر وجود ندارد. زمانهای طولانی در زیر آسمان، مانند خضر اگر کسی باقی بماند.
می شود بال و پر توفیق هنگام رحیل
دست افسوسی که در دنیا به هم ساید کسی
هوش مصنوعی: زمانی که آماده رفتن میشویم، سبب توفیق و موفقیتهایمان میشود تاسفی که در دنیا برای ما به وجود آمده، از دست کسی برنمیآید.
در جهان آگهی خضری دچار من نشد
می روم از خود برون شاید که پیش آید کسی
هوش مصنوعی: در این جهان، کسی نتوانسته است به عمق آگاهی من پی ببرد. من به سمت بیرون از خود میروم، شاید فردی بیاید که بتواند مرا درک کند.
می شود افزون سرانجام گدازش همچو شمع
هر چه از تن پروری بر جسم افزاید کسی
هوش مصنوعی: در نهایت، هر چه انسان به جسم خود بیشتر بپردازد و به آن اهمیت دهد، مانند شمعی که میسوزد و آب میشود، از وجود خود کم میکند و به تدریج انرژی و زندگیاش تحلیل میرود.
نیست داغ عشق را حاجت به الماس و نمک
شهپر طاوس را بهر چه آراید کسی؟
هوش مصنوعی: درد عشق به چیزهای گرانبها و زینتی نیاز ندارد. هر کسی برای زیبایی و شگفتی وجودی خودش به چه چیزی نیاز دارد؟
نیست غیر از گوشه دل در جهان آب و گل
گوشه امنی که یک ساعت بیاساید کسی
هوش مصنوعی: در دنیا هیچ جایی غیر از دلت برای آرامش و استراحت وجود ندارد. جایی امن و آرام که بتوانی یک لحظه در آن بیاسایی.
شور سیلاب حوادث سنگ را بیدار کرد
تا به کی از خواب غفلت چشم نگشاید کسی؟
هوش مصنوعی: طوفان حوادث و اتفاقات، موجب شد تا سنگ نیز از خواب غفلت بیدار شود. حال باید دید که تا چه زمانی کسی نمیخواهد چشم از خواب غفلتش بردارد؟
می توان کرد آشنا با خاک پشت آسمان
صائب از همت اگر اقبال فرماید کسی
هوش مصنوعی: اگر کسی اراده و همت داشته باشد، میتواند با خاکی که پشت آسمان قرار دارد، آشنا شود و به جایی برسد که برای دیگران دست نیافتنی است.