غزل شمارهٔ ۶۶۷۷
از فنای پیکر خاکی چرا خون می خوری؟
از شکست خم چرا غم ای فلاطون می خوری؟
در قفس روزی ز بیرون می خورد مرغ قفس
غم ز بی برگی چرا در زیر گردون می خوری؟
ای که می سازی ز می رخسار خود را لاله گون
غافلی کز دل سیاهی غوطه در خون می خوری
حفظ کن اندازه را در می که گردد ناگوار
گر ز آب زندگی یک جرعه افزون می خوری
کاهش و افزایش این نشأه با یکدیگرست
می خورد افیون ترا چندان که افیون می خوری
می رسد در سنگ صائب رزق لعل از آفتاب
اینقدر ز اندیشه روزی چرا خون می خوری؟
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از فنای پیکر خاکی چرا خون می خوری؟
از شکست خم چرا غم ای فلاطون می خوری؟
هوش مصنوعی: چرا از زوال و نابودی جسم دنیوی خود ناراحت هستی؟ چرا از شکست و ناکامی در زندگی غمگین هستی، ای فلاطون؟
در قفس روزی ز بیرون می خورد مرغ قفس
غم ز بی برگی چرا در زیر گردون می خوری؟
هوش مصنوعی: مرغی که در قفس است، مدام از دنیای بیرون حسرت میخورد و از غم تنهاییاش رنج میبرد. چرا تو هم زیر آسمان این همه غصه و غم را به دل میزنی در حالی که فرصتی برای پرواز و آزادی داری؟
ای که می سازی ز می رخسار خود را لاله گون
غافلی کز دل سیاهی غوطه در خون می خوری
هوش مصنوعی: ای کسی که با زیبایی چهرهات همانند گل لاله، دلبری میکنی، غافل از اینکه از دل سیاه من، در دنیایی پر از غم و اندوه، خون میچکد.
حفظ کن اندازه را در می که گردد ناگوار
گر ز آب زندگی یک جرعه افزون می خوری
هوش مصنوعی: در زندگی باید حد و اندازه را رعایت کنی؛ زیرا اگر در چیزهایی مانند نوشیدن بیش از حد زیادهروی کنی، ممکن است عواقب ناخوشایندی برایت به همراه داشته باشد.
کاهش و افزایش این نشأه با یکدیگرست
می خورد افیون ترا چندان که افیون می خوری
هوش مصنوعی: این دنیا و زندگی ما در حال تغییر و نوسان است. مانند این که اگر به اندازهای افیون مصرف کنی، تأثیر آن را به وضوح احساس میکنی.
می رسد در سنگ صائب رزق لعل از آفتاب
اینقدر ز اندیشه روزی چرا خون می خوری؟
هوش مصنوعی: در دل سنگ نیز میتوان برکت و نعمت را پیدا کرد، مانند سنگی که از نور آفتاب لعل به دست میآورد. پس چرا باید اینقدر درباره روزی و معیشت فکر و نگرانی کنی و از این بابت غمگین باشی؟