غزل شمارهٔ ۶۶۷۶
چون گل رعنا در ایام بهاران سعی کن
کز دل پرخون و از رنگ خزانی برخوری
لذت باقی به دست آور درین پایان عمر
تا به کی صائب ز لذت های فانی برخوری؟
خق کن باخلق تا از زندگانی برخوری
بر دل پیران مخور تا از جوانی برخوری
با حضور دل ز لذت های دنیا صلح کن
تا هم اینجا از بهشت جاودانی برخوری
طاعت خود را ز چشم مردمان پوشیده دار
چشم اگر داری که از لطف نهانی برخوری
جهد کن پیش از طلوع صبح چشمی باز کن
تا ز فیض سر به مهر آسمانی برخوری
خون دل خور، مهر زن یک چند بر لب غنچه وار
تا درین باغ از نسیم شادمانی برخوری
کوزه سربسته خشک از بحر می آید برون
نیست ممکن با بدن زان یار جانی برخوری
همچو عیسی روح خود را صاف کن از درد تن
تا ز سر جوش شراب آسمانی برخوری
تلخ گویان را هدایت می کند بادام قند
کز وصال شکر از شیرین زبانی برخوری
غزل شمارهٔ ۶۶۷۵: فرصتی کو تا دل از دنیا کنم گردآوری؟غزل شمارهٔ ۶۶۷۷: از فنای پیکر خاکی چرا خون می خوری؟
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چون گل رعنا در ایام بهاران سعی کن
کز دل پرخون و از رنگ خزانی برخوری
هوش مصنوعی: در روزهای بهار، مانند گلی زیبا و شاداب تلاش کن که از دل دردناک و رنگباختهی پاییزی خود رهایی یابی.
لذت باقی به دست آور درین پایان عمر
تا به کی صائب ز لذت های فانی برخوری؟
هوش مصنوعی: در این سالهای پایانی زندگی، بهرهای از لذتهای پایدار و واقعی ببر و بیش از این در لذتهای زودگذر و فانی غرق نشو.
خق کن باخلق تا از زندگانی برخوری
بر دل پیران مخور تا از جوانی برخوری
هوش مصنوعی: با انسانها به خوبی و نیکی رفتار کن تا به زندگی خوب و شیرین دست پیدا کنی. اما بر دل پیران سختی نرسان، تا از جوانی و شور و شوق زندگی بهرهمند شوی.
با حضور دل ز لذت های دنیا صلح کن
تا هم اینجا از بهشت جاودانی برخوری
هوش مصنوعی: با دل آرامی به لذتهای دنیوی بیتوجهی کن تا در این دنیا هم به شادی و آرامش واقعی دست یابی.
طاعت خود را ز چشم مردمان پوشیده دار
چشم اگر داری که از لطف نهانی برخوری
هوش مصنوعی: اگر میخواهی از لطف و رحمتهای پنهانی بهرهمند شوی، خودت را از نگاه و قضاوت دیگران دور نگهدار و عبات خود را در خفا انجام بده.
جهد کن پیش از طلوع صبح چشمی باز کن
تا ز فیض سر به مهر آسمانی برخوری
هوش مصنوعی: تلاش کن تا قبل از طلوع صبح چشمانت را باز کنی تا از نعمت و برکات آسمانی بهرهمند شوی.
خون دل خور، مهر زن یک چند بر لب غنچه وار
تا درین باغ از نسیم شادمانی برخوری
هوش مصنوعی: با اشک و غم، عشق زن را در دل نگهدار و به اندازهای که غنچههای گل در این باغ از نسیم خوشی لذت میبرند، شادی ببر.
کوزه سربسته خشک از بحر می آید برون
نیست ممکن با بدن زان یار جانی برخوری
هوش مصنوعی: آب از کوزهای که دربسته است نمیتواند خارج شود، مانند این است که نمیتوانی از جسمی که متعلق به آن محبوب است، جان و وجود دریافت کنی.
همچو عیسی روح خود را صاف کن از درد تن
تا ز سر جوش شراب آسمانی برخوری
هوش مصنوعی: خود را شبیه عیسی پاک و بیگناه کن و از رنجهای جسمی رها شو تا بتوانی از شور و شادی الهی بهرهمند شوی.
تلخ گویان را هدایت می کند بادام قند
کز وصال شکر از شیرین زبانی برخوری
هوش مصنوعی: بادام شیرین که شیرینی و طعم دلپذیری دارد، می تواند تلخی را که در گویش برخی افراد وجود دارد، به آرامش و خوشی تبدیل کند. به نوعی، آنچه که شکر و شیرینی در گفتار یک فرد به همراه دارد، میتواند حواس دیگران را جلب کرده و بر تلخیهای کلام آنها غلبه کند.