غزل شمارهٔ ۶۶۷۴
دل چسان غم های جانان را کند گردآوری؟
چون حبابی بحر عمان را کند گردآوری؟
چون دل تنگی شود غم های عالم را محیط؟
شیشه چون ریگ بیابان را کند گردآوری؟
یک سپر از عهد از عهده صد تیغ چون آید برون؟
هاله چون خورشید تابان را کند گردآوری؟
غمزه بی پرواست در جمعیت دلها، مگر
زلف این جمع پریشان را کند گردآوری؟
گر صدف آغوش نگشاید درین دریای تلخ
کیست دیگر اشک نیسان را کند گردآوری؟
نیست چون آغوش عاشق حسن را شیرازه ای
طوق قمری سرو بستان را کند گردآوری
در کف اهل کرم گوهر نمی گیرد قرار
ابر ممکن نیست باران را کند گردآوری
ناتوانان را حمایت می کند حفظ اله
صولت شیران نیستان را کند گردآوری
بر گل بی خار جولان می کند در خارزار
راه پیمایی که دامان را کند گردآوری
چون تواند بست در بر روی بوی پیرهن؟
گر زلیخا ماه کنعان را کند گردآوری
پای جوهربند نتواند بر این آیینه شد
چهره چون زلف پریشان را کند گردآوری؟
در شکرخند آن لب نوخط ندارد اختیار
پسته ای چون شکرستان را کند گردآوری؟
نیست پروا سیل بی زنهار را از کوچه بند
آستین چون چشم گریان را کند گردآوری؟
شهر نتواند حصاری ساخت مجنون مرا
چون تنور خام طوفان را کند گردآوری؟
ابر نتوانست پیچیدن عنان برق را
چون دل من آه سوزان را کند گردآوری؟
شد پریشانتر ز افسر مغز من، داغی کجاست
تا سر این نابسامان را کند گردآوری
می توان تسخیر عالم کرد از کوچکدلی
خاتمی ملک سلیمان را کند گردآوری
کرد صائب آه رسوا داغ پنهان مرا
چون صبا بوی گلستان را کند گردآوری؟
غزل شمارهٔ ۶۶۷۳: می کند تن هم دل بی تاب را گردآوریغزل شمارهٔ ۶۶۷۵: فرصتی کو تا دل از دنیا کنم گردآوری؟
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دل چسان غم های جانان را کند گردآوری؟
چون حبابی بحر عمان را کند گردآوری؟
هوش مصنوعی: دل چگونه میتواند غمهای معشوق را جمعآوری کند؟ همانطور که حبابی نمیتواند آبهای دریای عمان را در خود نگاه دارد.
چون دل تنگی شود غم های عالم را محیط؟
شیشه چون ریگ بیابان را کند گردآوری؟
هوش مصنوعی: وقتی دل انسان پر از نگرانی و اندوه میشود، آیا میتواند تمام غمهای دنیا را در بر بگیرد؟ آیا شیشه میتواند مانند دانههای ریز شن در صحرا، همه چیز را به خود جذب کند؟
یک سپر از عهد از عهده صد تیغ چون آید برون؟
هاله چون خورشید تابان را کند گردآوری؟
هوش مصنوعی: یک پوشش کهنه از عهد قدیم چگونه میتواند در برابر صد شمشیر بایستد؟ آیا هالهای که مانند خورشید درخشان است، میتواند گرد و غبار را جمع کند؟
غمزه بی پرواست در جمعیت دلها، مگر
زلف این جمع پریشان را کند گردآوری؟
هوش مصنوعی: غمزه و نگاه نازناک او در میان دلها بیپروا و جسور است، آیا میتواند با این حال، زلفهای درهم و آشفتهاش را مرتب کند؟
گر صدف آغوش نگشاید درین دریای تلخ
کیست دیگر اشک نیسان را کند گردآوری؟
هوش مصنوعی: اگر صدف نتواند در این دریای تلخ باز شود، دیگر چه کسی میتواند اشک نیسان را جمعآوری کند؟
نیست چون آغوش عاشق حسن را شیرازه ای
طوق قمری سرو بستان را کند گردآوری
هوش مصنوعی: آغوش عشق هیچکس را نمیتوان به اندازه زیبایی معشوق در نظر گرفت. همانطور که طوق قمری به گردن سرو باغ میافتد، عشق نیز همه چیز را در هم میآمیزد و جمع میکند.
در کف اهل کرم گوهر نمی گیرد قرار
ابر ممکن نیست باران را کند گردآوری
هوش مصنوعی: افراد نیکوکار و با کرامت، در دلشان جواهری ارزشمند دارند که هیچگاه آرام نمیگیرد. مانند ابر که نمیتواند باران را در خود نگه دارد.
ناتوانان را حمایت می کند حفظ اله
صولت شیران نیستان را کند گردآوری
هوش مصنوعی: خداوند ناتوانان را پشتیبانی میکند و دفاع از شیران جنگل را بر عهده میگیرد و آنها را به هم جمع میکند.
بر گل بی خار جولان می کند در خارزار
راه پیمایی که دامان را کند گردآوری
هوش مصنوعی: گل بدون خار در باغی سرسبز و زیبا میرقصد و میتابد، اما در میان خارزار، کسی که راه میرود و دامان خود را جمع میکند باید احتیاط کند تا در میان خاری دچار آسیب نشود.
چون تواند بست در بر روی بوی پیرهن؟
گر زلیخا ماه کنعان را کند گردآوری
هوش مصنوعی: چگونه میتوان عطر و بوی یک پیراهن را در آغوش گرفت؟ اگر زلیخا توانسته باشد ماه کنعان را جمع کند.
پای جوهربند نتواند بر این آیینه شد
چهره چون زلف پریشان را کند گردآوری؟
هوش مصنوعی: چگونه میتوان از این آینه چهرهای زیبا و منظم به نمایش گذاشت، در حالی که همچون زلفی آشفته نمیتوان آن را مرتب کرد؟
در شکرخند آن لب نوخط ندارد اختیار
پسته ای چون شکرستان را کند گردآوری؟
هوش مصنوعی: لبهای خوشبو و خندان او به قدری دلچسب و جذاب هستند که هیچ تلاشی نمیتواند زیبایی و شیرینی آنها را تحت تاثیر قرار دهد. مگر اینکه به سادگی جمعآوری شکر از یک باغ شکر باشد.
نیست پروا سیل بی زنهار را از کوچه بند
آستین چون چشم گریان را کند گردآوری؟
هوش مصنوعی: بیم و هراسی نیست از طغیانی که بدون اجازه به راه خود ادامه میدهد، همچنان که در کوچهها، در هنگام نیاز، کسی آستین خود را بالا نمیزند تا به کمک بیاید، تا چشمی که گریان است، به راحتی دور هم جمع شود.
شهر نتواند حصاری ساخت مجنون مرا
چون تنور خام طوفان را کند گردآوری؟
هوش مصنوعی: این شعر به بیان این موضوع میپردازد که هیچ چیزی نمیتواند دیواری دور مجنون درست کند، زیرا عشق و دیوانگی او آنقدر فراگیر و قوی است که مانند طوفانی است که میتواند همه چیز را در هم بریزد. در واقع، هیچ حصاری نمیتواند او را محدود کند و هرگونه تلاش برای این کار بیثمر است.
ابر نتوانست پیچیدن عنان برق را
چون دل من آه سوزان را کند گردآوری؟
هوش مصنوعی: ابر نتوانست که کنترل برق را به دست بگیرد، مثل دل من که نمیتواند آه سوزان را جمع کند.
شد پریشانتر ز افسر مغز من، داغی کجاست
تا سر این نابسامان را کند گردآوری
هوش مصنوعی: ذهن من از افکار و دردها در هم ریختهتر شده است. کجاست راهی برای آرام کردن این وضعیت آشفته؟
می توان تسخیر عالم کرد از کوچکدلی
خاتمی ملک سلیمان را کند گردآوری
هوش مصنوعی: با عزم و اراده و شخصیت بزرگ میتوان به دستاوردهای عظیم و تسلط بر دنیا دست یافت، اما ضعف و ترس میتواند حتی قدرتهای بزرگ را به چالش بکشد و از دست بدهد.
کرد صائب آه رسوا داغ پنهان مرا
چون صبا بوی گلستان را کند گردآوری؟
هوش مصنوعی: صائب با اندوهی که در دل دارد، به روشنی بیان میکند که چگونه درد و غم پنهانش را با فریادش ابراز میکند. او مانند نسیم صبا که عطر گلستان را جمعآوری میکند، احساساتش را بیرون میریزد.