گنجور

غزل شمارهٔ ۶۶۷۱

بی تأمل زینهار از نقطه دل نگذری
زین سواد اعظم اسرار غافل نگذری
تیر کج را از هدف دست تصرف کوته است
سخت خواب آلوده می تازی، ز منزل نگذری
با وجود تن پرستی ز اهل دل نتوان شدن
صاحب گوهر نگردی تا ز ساحل نگذری
سالها چون رشته پیچ و تاب اگر خواهی زدن
تا نگردی بی گره زین مهره گل نگذری
راه هفتاد و دو ملت می شود اینجا یکی
زینهار ای طالب حق از در دل نگذری
نوشها درج است در هر نیش این عبرت سرا
از سر خاری درین گلزار غافل نگذری
خط آزادی نگیری صائب از بی طاقتی
تا ز جان خود چو مرغ نیم بسمل نگذری

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بی تأمل زینهار از نقطه دل نگذری
زین سواد اعظم اسرار غافل نگذری
هوش مصنوعی: بدون تأمل از نقطهٔ قلب عبور نکن، زیرا در اینجا بزرگترین رازها نهفته است که نمی‌توان از آن غافل شد.
تیر کج را از هدف دست تصرف کوته است
سخت خواب آلوده می تازی، ز منزل نگذری
هوش مصنوعی: تیر کج به هدف نمی‌رسد، و کسی که در خواب عمیق است، نمی‌تواند از منزل خود خارج شود.
با وجود تن پرستی ز اهل دل نتوان شدن
صاحب گوهر نگردی تا ز ساحل نگذری
هوش مصنوعی: اگر شخصی اهل دل و با معرفت نباشد، هرگز نمی‌تواند به ارزش‌های واقعی دست یابد. تنها با تلاش و عبور از موانع است که می‌تواند به موفقیت و کمال برسد.
سالها چون رشته پیچ و تاب اگر خواهی زدن
تا نگردی بی گره زین مهره گل نگذری
هوش مصنوعی: سال‌ها مانند رشته‌ای هستند که پیچ و تاب می‌خورند. اگر می‌خواهی گره‌ای نداشته باشی، باید از این مهره گل عبور کنی.
راه هفتاد و دو ملت می شود اینجا یکی
زینهار ای طالب حق از در دل نگذری
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به این است که در مسیر جستجوی حقیقت و معنویت، نباید به تنوع مذاهب و ملت‌ها توجه کرد و به یک راه بسنده کرد. از هر گونه تفرقه و جدایی دوری کن و با قلبی باز در جستجوی حقیقت باش.
نوشها درج است در هر نیش این عبرت سرا
از سر خاری درین گلزار غافل نگذری
هوش مصنوعی: در هر زخم و نیشی، شادی و زندگی نهفته است. در این باغ عبرت، از پیچیدگی‌های زندگی غافل مشو و هر گوشه را با دقت بنگر.
خط آزادی نگیری صائب از بی طاقتی
تا ز جان خود چو مرغ نیم بسمل نگذری
هوش مصنوعی: اگر از ناتوانی خود خط آزادی بخواهی، نمی‌توانی به آرامش برسید، زیرا تا زمانی که از جان خود گذر نکنی، به آزادی واقعی دست نمی‌یابی.