گنجور

غزل شمارهٔ ۶۶۶۸

هر کجاگیری گلی در آب معمار خودی
کار هر کس را دهی انجام در کار خودی
سرسری مگذر ز تعمیر دل بیچارگان
کار محکم کن که در تعمیر دیوار خودی
هر چه از دلها کنی تعمیر پشتیبان توست
سعی در آبادی دل کن چو معمار خودی
پرده پوشی پرده بر افعال خود پوشیدن است
عیب هر کس را کنی پوشیده ستار خودی
هر که را از پا درآری پا به بخت خود زنی
جانب هر کس نگه داری نگهدار خودی
در گلستان رضا غیر از گل بی خار نیست
تو ز خود داری همیشه زخمی خار خودی
حق پرستی چیست، از بایست خود برخاستن
تا خدا را بهر خود خواهی پرستار خودی
دردهای عارضی را می کند درمان طبیب
با تو چون عیسی برآید چون تو بیمار خودی؟
تخم نار و نور با خود می بری زین خاکدان
در بهشت و دوزخ از گفتار و کردار خودی
نیست در آیینه دل هیچ کس را جز تو راه
از که می نالی تو تردامن چو زنگار خودی؟
از لحد خاک شکم پرور دهان وا کرده است
تو ز غفلت همچنان در بند پروار خودی
در دل توست آنچه می جویی به صد شمع و چراغ
ماه کنعانی ولی غافل ز رخسار خودی
فکر ایام زمستان می کنی در نوبهار
اینقدر غافل چرا از آخر کار خودی؟
رشته تا دارد گره از چشم سوزن نگذرد
نگذری تا از سر خود عقده کار خودی
عارفان سر در کنار مطربان افکنده اند
تو ز بی مغزی همان در بند دستار خودی
نشکنی تا جنس مردم را، نگردی مشتری
خویش را بشکن اگر صائب خریدار خودی

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر کجاگیری گلی در آب معمار خودی
کار هر کس را دهی انجام در کار خودی
هوش مصنوعی: هر کجا که یک گل در آب وجود دارد، نشان دهنده‌ی هنر و تلاش معمار خود است. به همین ترتیب، اگر به هرکس وظیفه‌ای در کار خود داده شود، می‌تواند به درستی آن را انجام دهد.
سرسری مگذر ز تعمیر دل بیچارگان
کار محکم کن که در تعمیر دیوار خودی
هوش مصنوعی: از مشکلات و دلایل ناتوانی دیگران به سادگی نگذرید. تلاش و تلاش خود را برای بهبود وضعیت خود قرار دهید و در جهت اصلاح و تقویت زندگی‌تان گام بردارید.
هر چه از دلها کنی تعمیر پشتیبان توست
سعی در آبادی دل کن چو معمار خودی
هوش مصنوعی: هر کاری که برای دل‌ها انجام دهی، حمایتی از سمت آن‌ها به سوی تو خواهد بود. بنابراین، تلاش کن تا دل خود را آباد کنی، مثل یک معمار که به ساختمان خود توجه می‌کند.
پرده پوشی پرده بر افعال خود پوشیدن است
عیب هر کس را کنی پوشیده ستار خودی
هوش مصنوعی: پوشاندن عیب‌های دیگران به معنای آن است که خود را از اشتباهات و نواقص خود پنهان کنیم. هر کسی اگر بخواهد عیوب دیگران را بپوشاند، در واقع نقص‌های خود را نیز برملا نمی‌کند.
هر که را از پا درآری پا به بخت خود زنی
جانب هر کس نگه داری نگهدار خودی
هوش مصنوعی: هر کسی که تو را زمین‌گیر کند، به خوشبختی خود آسیب می‌زنی. اگر به دیگران توجه کنی، در واقع به خودت هم باید توجه کنی و از خودت مراقبت کنی.
در گلستان رضا غیر از گل بی خار نیست
تو ز خود داری همیشه زخمی خار خودی
هوش مصنوعی: در باغ رضایت، تنها گل‌هایی وجود دارند که بدون خار هستند. تو همواره از خودت زخم‌هایی را تحمل می‌کنی که ناشی از خاری است که خودت به وجود آورده‌ای.
حق پرستی چیست، از بایست خود برخاستن
تا خدا را بهر خود خواهی پرستار خودی
هوش مصنوعی: پرستش خداوند به معنای این است که از جایگاه خود بر اوترفعت پیدا کنیم و خود را برای عشق و خواسته‌های خود وقف کنیم.
دردهای عارضی را می کند درمان طبیب
با تو چون عیسی برآید چون تو بیمار خودی؟
هوش مصنوعی: طبیب می‌تواند به دردهای موقتی و سطحی رسیدگی کند، اما وقتی تو خودت بیمار واقعی هستی و به عمق مشکلاتت آگاه هستی، درمانی شبیه معجزه عیسی نیاز داری.
تخم نار و نور با خود می بری زین خاکدان
در بهشت و دوزخ از گفتار و کردار خودی
هوش مصنوعی: تو با خودت از این دنیای خاکی، عمل‌ها و سخنانت را به بهشت و جهنم می‌بری. این اعمال و گفتارها همچون دانه‌ای هستند که در سرنوشت تو تأثیر می‌گذارند.
نیست در آیینه دل هیچ کس را جز تو راه
از که می نالی تو تردامن چو زنگار خودی؟
هوش مصنوعی: هیچ‌کس در دل نیازی ندارد که به جز تو در آن راهی باشد. پس چرا تو به سادگی مانند زنگاری از خودت شکایت می‌کنی؟
از لحد خاک شکم پرور دهان وا کرده است
تو ز غفلت همچنان در بند پروار خودی
هوش مصنوعی: از خاک قبر، زندگی جدیدی آغاز شده و به استقبال تو آمده است. اما تو همچنان غافل و در بند خودپرستی هستی.
در دل توست آنچه می جویی به صد شمع و چراغ
ماه کنعانی ولی غافل ز رخسار خودی
هوش مصنوعی: آنچه به دنبالش هستی در دل تو نهفته است، هرچند با صد شمع و نور ماه هم بخواهی جستجو کنی، باز هم از چهره خودت غافلی.
فکر ایام زمستان می کنی در نوبهار
اینقدر غافل چرا از آخر کار خودی؟
هوش مصنوعی: به چه دلیل در بهار، به یاد روزهای سرد و سخت زمستان هستی؟ چرا نسبت به سرنوشت و پایان کار خود این‌قدر بی‌توجهی؟
رشته تا دارد گره از چشم سوزن نگذرد
نگذری تا از سر خود عقده کار خودی
هوش مصنوعی: تا وقتی که رشته‌ای وجود دارد، گره‌ای از دید سوزن نمی‌گذرد. تو نیز تا از درون خودت مسائل را حل نکنی، نمی‌توانی از مشکلات عبور کنی.
عارفان سر در کنار مطربان افکنده اند
تو ز بی مغزی همان در بند دستار خودی
هوش مصنوعی: عارفان در کنار نوازندگان به سر می‌برند و تو به خاطر نادانی‌ات هنوز درگیر مسائل سطحی و دنیوی هستی.
نشکنی تا جنس مردم را، نگردی مشتری
خویش را بشکن اگر صائب خریدار خودی
هوش مصنوعی: اگر به دیگران آسیب نزنی و در خلق و خوی آن‌ها دقت نکنی، هرگز نمی‌توانی به خواسته‌های خودت دست یابی. اما اگر به حقیقت خودت نگاه و از خودت دفاع کنی، می‌توانی خواسته‌های واقعی‌ات را به دست آوری.

حاشیه ها

1398/11/30 16:01
سیما

در گلستان رضا غیر از گل بی خار نیست
تو ز خود داری همیشه زخمی خار خودی
حق پرستی چیست، از بایست خود برخاستن
تا خدا را بهر خود خواهی پرستار خودی