گنجور

غزل شمارهٔ ۶۶۶۳

از شراب لعل تا رخسار را افروختی
هر که را بود آرزوی خام در دل سوختی
دخل بی اندازه را ناچار خرجی لازم است
روی دل بنما به قدر آنچه دل اندوختی
در دل فولاد جوهر موی آتشدیده شد
تا ز عارض خانه آیینه را افروختی
آن که عمرش صرف شد در دلبری آموختن
کاش دلداری هم از ما اندکی آموختی
بی پر و بالی پر و بالی است در راه طلب
می شود روشن چراغت چون نفس را سوختی
قسمت خاک است هر دخلی که بیش از خرج شد
من گرفتم همچو قارون گنجها اندوختی
یک دل سنگین نگردید از دم گرم تو نرم
در سخن هر چند صائب بیش خود را سوختی

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از شراب لعل تا رخسار را افروختی
هر که را بود آرزوی خام در دل سوختی
هوش مصنوعی: تو با شراب قرمز، چهره‌ات را زیبا و درخشان کردی؛ هر کسی که در دلش آرزوی بی‌ثمر داشت، به خاطر تو دلسرد و ناتوان شد.
دخل بی اندازه را ناچار خرجی لازم است
روی دل بنما به قدر آنچه دل اندوختی
هوش مصنوعی: وقتی درآمد انسان زیاد باشد، ناگزیر باید مقداری هزینه کند. بنابراین، باید به دیگران نشان دهد که به اندازه‌ایی که ارزش دارد، باید خرج کند.
در دل فولاد جوهر موی آتشدیده شد
تا ز عارض خانه آیینه را افروختی
هوش مصنوعی: در دل فولاد، جوهر موی آتش‌زده‌ای وجود دارد که باعث می‌شود تا از صورت خود، نور و روشنی به آیینه منتقل کنی.
آن که عمرش صرف شد در دلبری آموختن
کاش دلداری هم از ما اندکی آموختی
هوش مصنوعی: کسی که عمرش را صرف یادگیری دلبری کرده، کاش کمی هم از ما دلداری را یاد می‌گرفت.
بی پر و بالی پر و بالی است در راه طلب
می شود روشن چراغت چون نفس را سوختی
هوش مصنوعی: در مسیر جستجوی هدف، حتی بدون بال و پر هم می‌توان به روشنایی رسید. وقتی که نفس خود را تقدیم کنی و از خودگذشتگی کنی، نور هدفت روشن‌تر می‌شود.
قسمت خاک است هر دخلی که بیش از خرج شد
من گرفتم همچو قارون گنجها اندوختی
هوش مصنوعی: هر چیزی که بیشتر از هزینه‌اش به دست آورده‌ام، به قسمتی از خاک تعلق دارد. من هم مانند قارون، ثروت‌ها را جمع‌آوری کرده‌ام.
یک دل سنگین نگردید از دم گرم تو نرم
در سخن هر چند صائب بیش خود را سوختی
هوش مصنوعی: دل سنگین و غمگینی که به خاطر گرم بودن صحبت‌های تو نرم و راحت شده است، هرچند که تو در کلامت معصوم و صادق بودی، اما خودت را مصرف کردی و ناراحت شدی.