گنجور

غزل شمارهٔ ۶۶۵۷

می کشد دل را ز دستم دلربای تازه ای
در کشاکش داردم زورآزمای تازه ای
افسر سرگرمیم از طرف سر افتاده است
ساغری می گیرم از گلگون قبای تازه ای
گو صبا از خاک کویش کحل بینایی میار
نقش خود را دیده ام در نقش پای تازه ای
گر ز مشت استخوان من نمی گیری خبر
سایه خواهد کرد بر فرقم همای تازه ای
در خم دین که دارد، در پی ایمان کیست؟
در سر زلف تو می بینم هوای تازه ای
نیستی خار سر دیوار، پا در گل مباش
همچو شبنم خیمه زن هر دم به جای تازه ای
صائب از طرز نوی کاندر میان انداختی
دودمان شعر را دادی بقای تازه ای

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

می کشد دل را ز دستم دلربای تازه ای
در کشاکش داردم زورآزمای تازه ای
هوش مصنوعی: دلبر جدیدی که به زندگی‌ام وارد شده، باعث شده است که قلبم از دست برود. در این میان، من درگیر یک نبرد جدید هستم.
افسر سرگرمیم از طرف سر افتاده است
ساغری می گیرم از گلگون قبای تازه ای
هوش مصنوعی: لباس زیبای تازه‌ام به خاطر شادی و خوشحالی به سرم افتاده است، به همین دلیل نوشیدنی‌ای از پیمانه‌ی قرمز رنگ می‌نوشم.
گو صبا از خاک کویش کحل بینایی میار
نقش خود را دیده ام در نقش پای تازه ای
هوش مصنوعی: ای صبا، به من بگو که از خاک کوی او عطر خوشی به همراه بیاور. من نشانه‌های خود را در رد پای تازه‌ای دیده‌ام.
گر ز مشت استخوان من نمی گیری خبر
سایه خواهد کرد بر فرقم همای تازه ای
هوش مصنوعی: اگر از دست او خبری نگذاری و غیبتش را فراموش کنی، باز هم سایه‌اش بر سرم خواهد افتاد و امیدی نو در دل خواهد دمید.
در خم دین که دارد، در پی ایمان کیست؟
در سر زلف تو می بینم هوای تازه ای
هوش مصنوعی: در دنیای دین و ایمان، آیا کسی به دنبال حقیقت و اعتقاد واقعی است؟ من در پیچیدگی موهای تو، احساس تازه‌ای را می‌یابم.
نیستی خار سر دیوار، پا در گل مباش
همچو شبنم خیمه زن هر دم به جای تازه ای
هوش مصنوعی: وجودت را مانند خار زاید محلی نکن، در گلی که سختی دارد، قدم نگذار. مثل شبنم که همیشه در حال تغییر مکان است، هر لحظه به جایی نو برو.
صائب از طرز نوی کاندر میان انداختی
دودمان شعر را دادی بقای تازه ای
هوش مصنوعی: صائب با نوشتن شعری جدید، زندگی تازه‌ای به نسل شعر بخشیدی و تأثیر عمیقی بر آن گذاشتی.