گنجور

غزل شمارهٔ ۶۶۵۶

ای در آتش از هوایت نعل هر سیاره‌ای
از بیابان تمنای تو خضر آواره‌ای
می‌تواند مهربان کرد آن دل بی‌رحم را
آن که سازد آب و آتش جمع در هر خاره‌ای
بی‌قراری گر کند معذور باید داشتن
هرکه دارد در گریبان چون دل آتشپاره‌ای
در شکست ماست حکمت‌ها که چون کشتی شکست
غرقه‌ای را دستگیری می‌کند هر پاره‌ای
در سخن پیچیده‌ام زان رو که چون طفل یتیم
غیر اشک خود ندارم مهره گهواره‌ای
قطع کن امید صائب یارب از اهل جهان
چند جوید چاره خود را ز هر بیچاره‌ای؟

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای در آتش از هوایت نعل هر سیاره‌ای
از بیابان تمنای تو خضر آواره‌ای
هوش مصنوعی: ای کسی که به خاطر عشق تو در آتش می‌سوزم، هر سیاره‌ای به امید تو در بیابان‌ها سرگردان است و همچون خضر، پیامبر و نشانهٔ امید، در جستجوی تو آواره شده است.
می‌تواند مهربان کرد آن دل بی‌رحم را
آن که سازد آب و آتش جمع در هر خاره‌ای
هوش مصنوعی: می‌توان دل‌های بی‌رحم را با مهربانی نرم کرد، همان‌طور که کسی می‌تواند در هر دشواری و سختی، همه چیز را کنار هم جمع کند و به زندگی ادامه دهد.
بی‌قراری گر کند معذور باید داشتن
هرکه دارد در گریبان چون دل آتشپاره‌ای
هوش مصنوعی: اگر کسی دچار بی‌قراری و اضطراب شود، باید او را بخشید؛ چرا که هر کسی که در دلش احساسات شدیدی دارد، مانند آتش تند و یی، نمی‌تواند آرام و قرار داشته باشد.
در شکست ماست حکمت‌ها که چون کشتی شکست
غرقه‌ای را دستگیری می‌کند هر پاره‌ای
هوش مصنوعی: در زمان سختی و شکست، خرد و دانش به کمک ما می‌آید؛ مانند اینکه وقتی یک کشتی غرق می‌شود، هر تکه‌ای از آن می‌تواند به نجات غرق شدگان کمک کند.
در سخن پیچیده‌ام زان رو که چون طفل یتیم
غیر اشک خود ندارم مهره گهواره‌ای
هوش مصنوعی: در کلامم پیچیدگی وجود دارد، چون همانند یک کودک یتیم تنها به اشک‌های خود تکیه دارم و هیچ چیز دیگری برای دل‌خوشی ندارم.
قطع کن امید صائب یارب از اهل جهان
چند جوید چاره خود را ز هر بیچاره‌ای؟
هوش مصنوعی: از خداوند بخواه که امید صائب را قطع کند، زیرا اهل دنیا چگونه می‌توانند از هر بیچاره‌ای برای حل مشکلات خود کمک بخواهند؟