گنجور

غزل شمارهٔ ۶۶۴۶

مباش از سخن سخت در شکست پیاله
که بهتر از ید بیضاست پشت دست پیاله
هزار شیشه تقوی خورد به سنگ ملامت
چو گرم عشوه شود چشم نیم مست پیاله
چرا تراود ازو صد هزار سجده رنگین؟
اگر صراحی می نیست پای بست پیاله
ز هوش ناقص ما بیدلان چه کار گشاید؟
که عقل می خورد امروز روی دست پیاله
به غیر سینه صائب به هیچ جا ننشیند
خدنگ غمزه چو بیرون جهد ز شست پیاله

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مباش از سخن سخت در شکست پیاله
که بهتر از ید بیضاست پشت دست پیاله
هوش مصنوعی: از بیان سخنان تند و سخت بپرهیز، چرا که شکستن یک پیاله به مراتب بهتر از ضربه زدن به آن با دست است.
هزار شیشه تقوی خورد به سنگ ملامت
چو گرم عشوه شود چشم نیم مست پیاله
هوش مصنوعی: زمانی که چشم نیمه مست تحت تأثیر زیبایی و جذابیت قرار می‌گیرد، تمام زنجیره‌های تقوا و پرهیزکاری که به سختی ساخته شده‌اند، به راحتی می‌شکنند و از بین می‌روند.
چرا تراود ازو صد هزار سجده رنگین؟
اگر صراحی می نیست پای بست پیاله
هوش مصنوعی: چرا از آن چهار صد هزار سجده زیبا و رنگارنگ برمی‌خیزد؟ اگر این شراب نمی‌بود، چرا باید پای پیاله به آن بسته می‌شد؟
ز هوش ناقص ما بیدلان چه کار گشاید؟
که عقل می خورد امروز روی دست پیاله
هوش مصنوعی: از ذهن نارس ما افراد بی‌خبر چه تدبیری برمی‌آید؟ زیرا امروز عقل و خرد در دست پیاله (شراب) فرورفته است.
به غیر سینه صائب به هیچ جا ننشیند
خدنگ غمزه چو بیرون جهد ز شست پیاله
هوش مصنوعی: غمزه‌ای که از چشم فردی به سوی دیگری پرتاب می‌شود، تنها در دل عاشق می‌نشیند و هیچ‌جا دیگر تأثیر نمی‌گذارد؛ مانند اینکه اگر پیاله‌ای از دست برود، هیچ چیزی از آن نمی‌ماند که در جایی دیگر باشد.