غزل شمارهٔ ۶۶۴۵
به جرم این که کله کج نهاده است شکوفه
به روی خاک مذلت فتاده است شکوفه
گره ز کیسه پر زر گشاده است شکوفه
صلای جود به آفاق داده است شکوفه
غنیمت است بگیر از چمن برات نشاطی
درین دو هفته که دفتر گشاده است شکوفه
چگونه فرق کند کوچه را کسی ز خیابان؟
که همچو برف به هر جا فتاده است شکوفه
هوا گرفته ز باغ وجود، فر جوانی
شگفت نیست اگر پیرزاده است شکوفه
اگر نه صحن قیامت شده است عرصه گلشن
به دست باد چرا نامه داده است شکوفه
بساط عیش چرا روزگار پهن نسازد؟
گره ز رشته گوهر گشاده است شکوفه
پیاله گیر که تا چشم باز می کنی از هم
کلاه خسروی از سر نهاده است شکوفه
همیشه می پرد از شوق همچو دیده صائب
ز جلوه که دل از دست داده است شکوفه؟
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به جرم این که کله کج نهاده است شکوفه
به روی خاک مذلت فتاده است شکوفه
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه شکوفه به صورت کج روی زمین افتاده، در حقیقت در موقعیتی ذلتبار قرار گرفته است.
گره ز کیسه پر زر گشاده است شکوفه
صلای جود به آفاق داده است شکوفه
هوش مصنوعی: اگر کیسهای پر از طلا باز شود، شکوفهها صدای بخشش و سخاوت را به همه جا میفرستند.
غنیمت است بگیر از چمن برات نشاطی
درین دو هفته که دفتر گشاده است شکوفه
هوش مصنوعی: از باغ گل برداشت کن و از زیباییهایش بهرهمند شو، چون در این دو هفته که بهار به اوج خود رسیده، همه چیز شکفته و خوشبو شده است.
چگونه فرق کند کوچه را کسی ز خیابان؟
که همچو برف به هر جا فتاده است شکوفه
هوش مصنوعی: چگونه ممکن است کسی بتواند کوچه را از خیابان تشخیص دهد؟ چرا که شکوفهها مانند برف در هر جایی پخش شدهاند.
هوا گرفته ز باغ وجود، فر جوانی
شگفت نیست اگر پیرزاده است شکوفه
هوش مصنوعی: هوا در باغ وجود دلگیر و گرفته است، و این عجیب نیست که اگر گل جوانی به ثمر نرسد و به سن پیری برسد.
اگر نه صحن قیامت شده است عرصه گلشن
به دست باد چرا نامه داده است شکوفه
هوش مصنوعی: اگر بخواهیم به زبان سادهتری این بیت را توضیح دهیم، میتوان گفت: اگر واقعاً روز قیامت فرا رسیده و همهچیز به پایان رسیده است، پس چرا هنوز گلها و شکوفهها به زندگی ادامه میدهند و آثار زیبایی را به وجود میآورند؟
بساط عیش چرا روزگار پهن نسازد؟
گره ز رشته گوهر گشاده است شکوفه
هوش مصنوعی: چرا زندگی نمیتواند فضای شادی و خوشی را برای ما فراهم کند؟ روزگار به ما امکان دارد که از گرههای زندگی و مشکلات رها شویم و همچون شکوفهای زیبا، پدیدار شویم.
پیاله گیر که تا چشم باز می کنی از هم
کلاه خسروی از سر نهاده است شکوفه
هوش مصنوعی: پیالهای بردار و بنوش؛ زیرا وقتی که چشمانت را میگشایی، تاج و تخت سلطنت از سرت برداشته شده و زیبایی آن نابود شده است.
همیشه می پرد از شوق همچو دیده صائب
ز جلوه که دل از دست داده است شکوفه؟
هوش مصنوعی: همیشه به شوق و نشاط مانند چشمان صائب به جلوههای زیبا مینگرد، زیرا دل او به خاطر عشق و زیبایی از دست رفته است.