گنجور

غزل شمارهٔ ۶۶۲۵

بگشا ز بال همت عالی مکان گره
تا کی شوی چو بیضه درین آشیان گره؟
هر مشکلی ز صدق طلب باز می شود
ماند کی از حباب بر آب روان گره؟
سنگ نشان به دامن منزل رسید و ما
در راه گشته ایم ز خواب گران گره
قطع طریق عشق به قدر تأمل است
هر چند می شود ز کشیدن عنان گره
جوش نشاط از دل خم کم نمی شود
طوفان درین تنور بود جاودان گره
از رهبر و دلیل بود سیل بی نیاز
در راه شوق نیست ز سنگ نشان گره
سختی نمی رسد به قناعت رسیدگان
در لقمه هما نشود استخوان گره
این عقده ها که در دل مردم فتاده است
چون وا شود، زمین گره و آسمان گره
فتح سخن به پنجه تدبیر خلق نیست
ناخن چگونه باز کند از زبان گره؟
نتوان به دست عقده ز کار جهان گشود
کو برق تا گشاید ازین نیستان گره؟
بایست عقده باز شود از دل جرس
از دل شدی گشوده اگر از فغان گره
آسان نمی توان گره از موی باز کرد
چون وا شود مرا ز دل ناتوان گره؟
در گام اولین، کمر راه بشکند
رهرو کند چو دامن خود بر میان گره
صائب سری برآر که فرصت ز دست رفت
تا کی شوی چو غنچه درین گلستان گره؟

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بگشا ز بال همت عالی مکان گره
تا کی شوی چو بیضه درین آشیان گره؟
هوش مصنوعی: به خودت اجازه نده که در جا بمانی و از توانایی‌های بالای خود بهره‌برداری کن. چرا باید مانند تخم‌مرغی در یک آشیانه محدود بمانی؟
هر مشکلی ز صدق طلب باز می شود
ماند کی از حباب بر آب روان گره؟
هوش مصنوعی: هر مشکلی با صدق و جدیت حل می‌شود، همان‌طور که حباب نمی‌تواند بر روی آب روان بایستد و گره بخورد.
سنگ نشان به دامن منزل رسید و ما
در راه گشته ایم ز خواب گران گره
هوش مصنوعی: سنگی که علامت منزل بود، به دامن ما رسید و ما در راه، خواب‌آلود و سرگردان شده‌ایم.
قطع طریق عشق به قدر تأمل است
هر چند می شود ز کشیدن عنان گره
هوش مصنوعی: در مسیر عشق، توجه و فکر کردن تأثیر زیادی دارد؛ هرچند ممکن است با مقاومت و توقف، مشکلاتی به وجود بیاید.
جوش نشاط از دل خم کم نمی شود
طوفان درین تنور بود جاودان گره
هوش مصنوعی: شور و شوق از دل انسان کم نمی‌شود، چرا که درون این وضعیت سخت و پر تنش، همواره نمادی از پایداری و دوام وجود دارد.
از رهبر و دلیل بود سیل بی نیاز
در راه شوق نیست ز سنگ نشان گره
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که در مسیر عشق و شوق، نیازی به نشانه‌ها و موانع ظاهری نیست. وقتی که رهبری و دلیلی قوی وجود دارد، مانند سیل خروشان به پیش می‌رویم و از عواقب و سختی‌ها نمی‌ترسیم.
سختی نمی رسد به قناعت رسیدگان
در لقمه هما نشود استخوان گره
هوش مصنوعی: کسانی که قناعت را بر می‌گزینند، هرگز به سختی دچار نمی‌شوند. در زندگی، اگر به نعمت‌های کوچک و ضروری قناعت کنند، به مشکلات بزرگ دچار نخواهند شد.
این عقده ها که در دل مردم فتاده است
چون وا شود، زمین گره و آسمان گره
هوش مصنوعی: این دردها و مشکلاتی که در دل مردم وجود دارد، زمانی که برطرف شوند، برکات و تغییرات بزرگی را در زمین و آسمان به همراه خواهد داشت.
فتح سخن به پنجه تدبیر خلق نیست
ناخن چگونه باز کند از زبان گره؟
هوش مصنوعی: پیروزی در بیان و هنر سخن گفتن به تدبیر و هوش مردم وابسته نیست. مانند این است که چطور ناخن می‌تواند از زبان گره‌ها را باز کند؟
نتوان به دست عقده ز کار جهان گشود
کو برق تا گشاید ازین نیستان گره؟
هوش مصنوعی: هیچ کس نمی‌تواند با ناتوانی و مشکلات خود به خوبی و راحتی از زندگی عبور کند، همان‌طور که برق نمی‌تواند به تنهایی از میان این طبیعت پرپیچ و خم گره‌ای را بگشاید.
بایست عقده باز شود از دل جرس
از دل شدی گشوده اگر از فغان گره
هوش مصنوعی: باید دل از رنج و ناراحتی رها شود، اگر از ناله‌ها و فریادها آزاد شوی و گره‌های درونت باز گردد.
آسان نمی توان گره از موی باز کرد
چون وا شود مرا ز دل ناتوان گره؟
هوش مصنوعی: باز کردن گره موی کسی کار ساده‌ای نیست، چون اگر بخواهم از دل ضعیف و شکننده‌ام رنج و درد را برطرف کنم، ممکن است با مشکلات بیشتری مواجه شوم.
در گام اولین، کمر راه بشکند
رهرو کند چو دامن خود بر میان گره
هوش مصنوعی: در نخستین قدم، اگر راه دشوار باشد، همراه می‌تواند مانند دامن خود از میان گره‌ها عبور کند.
صائب سری برآر که فرصت ز دست رفت
تا کی شوی چو غنچه درین گلستان گره؟
هوش مصنوعی: سری را بالا بگیر و از فرصت استفاده کن، چون چه مدت می‌خواهی مثل یک غنچه در این باغ گل باقی بمانی و گره‌خورده بمانی؟