گنجور

غزل شمارهٔ ۶۶۱۰

ز بس لب تو به ابرام می دهد بوسه
به کام تلخی دشنام می دهد بوسه
چو جام پشت لب یار تا ز خط شد سبز
به هر لبی چو لب جام می دهد بوسه
چگونه پای تو بوسم، که آفتاب ترا
به ترس و لرز لب بام می دهد بوسه
به جای نقل دهد بوسه شب حریفان را
به من لبی که به پیغام می دهد بوسه
کباب طالع پروانه ام که شمع او را
به جای نامه و پیغام می دهد بوسه
هوس به آب رسانید لعل یار و هنوز
حجاب عشق به پیغام می دهد بوسه؟
لبش به باده کشی نیست آنقدر مایل
به رغم من به لب جام می دهد بوسه
ز جبهه اش چو مه عید نور می بارد
لبی که بر رخ گلفام می دهد بوسه
به هر که می رسد امروز آن لب میگون
چو جام باده به ابرام می دهد بوسه
ز دانه طایر وحشی کی آرمیده شود؟
به دل رمیده چه آرام می دهد بوسه؟
لب مرا ز زمین بوس خویش منع مکن
که عمرهاست سرانجام می دهد بوسه
به طرح بوسه به اغیار می دهد صائب
به من لبی که به پیغام می دهد بوسه

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز بس لب تو به ابرام می دهد بوسه
به کام تلخی دشنام می دهد بوسه
هوش مصنوعی: لب‌های تو آنقدر شیرین و جذابند که وقتی به آنها می‌رسند، طعمی از تلخی دشنام را به کام می‌آورند.
چو جام پشت لب یار تا ز خط شد سبز
به هر لبی چو لب جام می دهد بوسه
هوش مصنوعی: هر زمانی که جامی در دست یار رنگ سبز به خود بگیرد، در آن لحظه هر لب، مانند لبِ آن جام، بوسه‌ای از شراب می‌زند.
چگونه پای تو بوسم، که آفتاب ترا
به ترس و لرز لب بام می دهد بوسه
هوش مصنوعی: چطور می‌توانم پای تو را ببوسم در حالی که آفتاب تو را در موقعیتی حساس و پر از اضطراب قرار می‌دهد؟
به جای نقل دهد بوسه شب حریفان را
به من لبی که به پیغام می دهد بوسه
هوش مصنوعی: بهتر است که به جای آنکه دوستان شب را برای من نقل کنند، لبانی را به من بدهید که بوسه‌اش پیامی برایم داشته باشد.
کباب طالع پروانه ام که شمع او را
به جای نامه و پیغام می دهد بوسه
هوش مصنوعی: سرنوشت من به مانند کبابی است که پروانه‌ای به خاطر شمع، به جای نوشتن نامه و پیغام، او را با بوسه‌ای می‌پرستد.
هوس به آب رسانید لعل یار و هنوز
حجاب عشق به پیغام می دهد بوسه؟
هوش مصنوعی: میل به آب از زیبایی محبوب به وجود آمده، اما هنوز مانع عشق، پیام بوسه را به من می‌رساند.
لبش به باده کشی نیست آنقدر مایل
به رغم من به لب جام می دهد بوسه
هوش مصنوعی: او در دل خود به نوشیدن شراب چندان تمایل ندارد، اما به خاطر من لبش را به لب جام می‌زند و به آن بوسه می‌دهد.
ز جبهه اش چو مه عید نور می بارد
لبی که بر رخ گلفام می دهد بوسه
هوش مصنوعی: از پیشانی او نور شادی و زیبایی می‌تابد، و آن لب که بر روی صورت گلی می‌نشیند، بوسه‌ای شیرین می‌دهد.
به هر که می رسد امروز آن لب میگون
چو جام باده به ابرام می دهد بوسه
هوش مصنوعی: امروز هرکس به کسی می‌رسد، آن لبانی که مانند رنگ میگون است، مانند جام باده به او بوسه‌ای اعطا می‌کند.
ز دانه طایر وحشی کی آرمیده شود؟
به دل رمیده چه آرام می دهد بوسه؟
هوش مصنوعی: پرنده وحشی چگونه از دانه‌ای آرام می‌گیرد؟ بوسه چه آرامشی بر دل بی‌قرار می‌بخشد؟
لب مرا ز زمین بوس خویش منع مکن
که عمرهاست سرانجام می دهد بوسه
هوش مصنوعی: لطفاً لب من را از بوسه‌ات محروم نکن، چون سال‌هاست که این بوسه به نهایت خودش می‌رسد.
به طرح بوسه به اغیار می دهد صائب
به من لبی که به پیغام می دهد بوسه
هوش مصنوعی: صائب به من لبخندی می‌دهد که مانند پیغامی است، در حالی که خودش بوسه‌ای به دیگران می‌زند.