گنجور

غزل شمارهٔ ۶۶

وصفِ زلفِ یار عاجز می‌کند تقریر را
دوریِ این راه، کوته می‌کند شبگیر را
چشمِ حیران راست دایم حسن در مدِ نظر
عکسِ پا بر‌جا بود آیینهٔ تصویر را
مور چون در خرمن افتد دست و پا گم می‌کند
نیست ممکن سیر‌ْ دیدن حسنِ عالمگیر را
می‌کند وحشت سگِ لیلی همان از سایه‌اش
گر‌چه مجنون کرد رام خود پلنگ و شیر را
کفرِ نعمت می‌کند رزقِ حلالِ خود حرام
طفل از پستان گزیدن می‌کند خون شیر را
در دلِ آهن کند فریادِ مظلومان اثر
ناله از زندانیان افزون بود زنجیر را
از تحمل دشمنِ خونخوار گردد مهربان
گردنِ تسلیم می‌ریزد دمِ شمشیر را
دعویِ حق را کند باطل گناهِ بی‌شعور
عذرِ نامقبول، ثابت می‌کند تقصیر را
از ثباتِ پا توان بر دشمنان فیروز شد
می‌نشاند یک هدف بر خاک، چندین تیر را
سرو صائب از هجومِ قمریان بالَد به خویش
از مریدان بادِ نخوت می‌فزاید پیر را

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

وصفِ زلفِ یار عاجز می‌کند تقریر را
دوریِ این راه، کوته می‌کند شبگیر را
هوش مصنوعی: توصیف و شرح زیبایی موهای محبوب آن‌قدر دشوار است که هر سخنی را ناتوان می‌سازد، و دوری از این مسیر، شب را برای ما کوتاه‌تر می‌کند.
چشمِ حیران راست دایم حسن در مدِ نظر
عکسِ پا بر‌جا بود آیینهٔ تصویر را
هوش مصنوعی: چشمِ حیران همیشه مشغول تماشای زیبایی است و تصویر دائماً در دلم پیش چشمم باقی می‌ماند، مانند تصوّری که در آینه نقش بسته است.
مور چون در خرمن افتد دست و پا گم می‌کند
نیست ممکن سیر‌ْ دیدن حسنِ عالمگیر را
هوش مصنوعی: وقتی که مور در انبوهی از خرمن گندم بیفتد، دچار سردرگمی می‌شود و نمی‌تواند به خوبی زیبایی‌های بزرگ و جهانی را ببیند.
می‌کند وحشت سگِ لیلی همان از سایه‌اش
گر‌چه مجنون کرد رام خود پلنگ و شیر را
هوش مصنوعی: سگ لیلی از سایه‌اش هم می‌ترسد، هرچند که مجنون توانسته پلنگ و شیر را به آرامش درآورد.
کفرِ نعمت می‌کند رزقِ حلالِ خود حرام
طفل از پستان گزیدن می‌کند خون شیر را
هوش مصنوعی: کسی که نعمت‌هایش را نادیده می‌گیرد و قدر آن‌ها را نمی‌داند، روزی حلال خود را به حرام تبدیل می‌کند. مانند کودکی که به جای تغذیه از شیر مادر، به خون او آسیب می‌زند و باعث ضرر خود می‌شود.
در دلِ آهن کند فریادِ مظلومان اثر
ناله از زندانیان افزون بود زنجیر را
هوش مصنوعی: فریاد مظلومان در دل آهن تأثیر می‌گذارد و ناله زندانیان به اندازه‌ای زیاد است که زنجیرها را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
از تحمل دشمنِ خونخوار گردد مهربان
گردنِ تسلیم می‌ریزد دمِ شمشیر را
هوش مصنوعی: به خاطر دست‌وپنجه نرم کردن با دشمنی خشن و بی‌رحم، انسان می‌تواند به طرز عجیبی مهربان شود و اراده‌اش را در مقابل تهدیدات قوی‌تر از خودش نادیده بگیرد.
دعویِ حق را کند باطل گناهِ بی‌شعور
عذرِ نامقبول، ثابت می‌کند تقصیر را
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که نادانی و بی‌فکری باعث می‌شود که کسی تلاش کند حق را نادیده بگیرد و به بهانه‌های ضعیف و نامناسب از خود دفاع کند. در واقع، این عذری که ارائه می‌دهد، نه تنها پذیرفته نمی‌شود، بلکه نشان‌دهنده تقصیر و ضعف اوست.
از ثباتِ پا توان بر دشمنان فیروز شد
می‌نشاند یک هدف بر خاک، چندین تیر را
هوش مصنوعی: با استقامت و استحکام پا، می‌توان بر دشمنان پیروز شد و با تمرکز بر یک هدف، چندین تیر به آن نشانه رفت.
سرو صائب از هجومِ قمریان بالَد به خویش
از مریدان بادِ نخوت می‌فزاید پیر را
هوش مصنوعی: سرو زیبا با حمله‌ی پرندگان خُردی به خود، از مریدان خود که در حال تکبر هستند، از استادش جدا می‌شود و به او اهمیت بیشتری می‌دهد.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۶۶ به خوانش پری ساتکنی عندلیب