غزل شمارهٔ ۶۵
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۶۵ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
بشکند تیمور لنگی ....
بنظر محتمل تر می آید آنگاه که یادآور میشود تاریخ که تیمور با هند چه کرد و ....
حالتِ فرهاد و کارش روشن است از "جوی شیر"
میتوان در زخم دیدن جوهرِ شمشیر را
با سلام خدمت اساتید فرهیخته گنجور ، لطفا جوانمردی هست در این بیت معنی
و مفهوم و ربط به موضوع " جوی شیر" را به این بنده حقیر جویای حقیقت توضیح دهد ؟!
منت دار شما هستم 🙏🌹❤️
اشاره است به ماجرای کندن جوی شیر در دل کوه توسط فرهاد برای شیرین
گویا گله چوپان بالای کوه چرا میکرده و شیرین در دامنه کوه اقامت داشته و فرهاد را فرا میخوانند تا از بالا تا پایین کوه جویی با تیشه دربیاورد تا شیر درین جوی از بالای کوه تا دامنه روان گردد و شیرین بدون شیر نماند!
فرهاد کندن جوی را با نهایت دقت و همت و سرعت و به قول معروف سفارشی انجام میدهد !
شاعرمیگوید :از حال و حرارت و همت فرهاد در جوی کندن میتوان عشق او به شیرین را دریافت.
همانطور که در زخم میتوان اثر و قدرت و برندگی شمشیر را دریافت(مصراع دوم)
ابیات زیر در خسرو شیرین نظامی این ماجرا را بیان میکند:
چو آگه گشت از آن اندیشه فرهاد
فکند آن حکم را بر دیده بنیاد
در آن خدمت به غایت چابکی داشت
که کار نازنینان نازکی داشت
از آن جا رفت بیرون تیشه در دست
گرفت از مهربانی پیشه در دست
چنان از هم درید اندام آن بوم
که میشد زیر زخمش سنگ چون موم
به تیشه روی خارا میخراشید
چو بید از سنگ مجرا میتراشید
به هر تیشه که بر سنگ آزمودی
دو همسنگش جواهر مزد بودی
به یک ماه از میان سنگ خارا
چو دریا کرد جویی آشکارا

صائب