گنجور

غزل شمارهٔ ۶۵۹۹

بمیر تشنه، منه پای بر کناره چاه
که خم کند قد استاده را نظاره چاه
مجوی آب مروت ازین تهی چشمان
که تشنگی نبرد از جگر نظاره چاه
به رهنمایی کوته نظر ز راه مرو
که پیش پا نتوان دید با ستاره چاه
ز کاهلان بگسل تا به منزلی برسی
که نقش پای گرانان بود قواره چاه
سخن چو تازه برآید ز کلک، بی قدرست
چو یوسفی که فروشند بر کناره چاه
به وادیی که منم رهنورد آن صائب
بود ز نقش قدم بیشتر شماره چاه

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بمیر تشنه، منه پای بر کناره چاه
که خم کند قد استاده را نظاره چاه
هوش مصنوعی: بمیر از تشنگی و پاهایت را روی لبه چاه نگذار که این کار باعث می‌شود قامت راست تو خم شود و از آب چاه نگاه کنی.
مجوی آب مروت ازین تهی چشمان
که تشنگی نبرد از جگر نظاره چاه
هوش مصنوعی: به دنبال نیکی و حسن نیت از چشمان بی‌احساس و سرد نباش، چون کسی که از عمق دل، عطشی را حس نمی‌کند نمی‌تواند عمق چاه را بررسی کند.
به رهنمایی کوته نظر ز راه مرو
که پیش پا نتوان دید با ستاره چاه
هوش مصنوعی: به خاطر احتیاط و دقت، از راهنمایی افرادی که دیدگاه محدودی دارند، پیروی نکن. زیرا ممکن است به خاطر نداشتن دید باز، نتوانند خطرات و چالش‌های بزرگ را به درستی شناسایی کنند.
ز کاهلان بگسل تا به منزلی برسی
که نقش پای گرانان بود قواره چاه
هوش مصنوعی: برای دستیابی به هدف و موفقیت، باید از افراد کاهل و بی‌عمل فاصله بگیری تا به نقطه‌ای برسی که نشان از تلاش و کوشش سخت‌کوشان دارد.
سخن چو تازه برآید ز کلک، بی قدرست
چو یوسفی که فروشند بر کناره چاه
هوش مصنوعی: وقتی که سخن به تازگی و تازگی از قلم بیرون بیاید، ارزش و اعتبارش کم است؛ مانند یوسفی که در کنار چاه فروخته می‌شود و ارزشش نادیده گرفته می‌شود.
به وادیی که منم رهنورد آن صائب
بود ز نقش قدم بیشتر شماره چاه
هوش مصنوعی: در مسیر زندگی که من راهنمای آن هستم، باید از نشانه‌های موجود بیشتر از تعداد چاه‌ها توجه کرد.