گنجور

غزل شمارهٔ ۶۵۸۰

از دل سودایی ما آسمان رنگ است کوه
از هلال تیشه ما آتشین چنگ است کوه
بس که از فریاد من در سینه اش پیچیده درد
با فلک از خشک مغزی بر سر جنگ است کوه
عقل را عاجز کند کوه غم از گردنکشی
زیر ران شهسوار عشق شبرنگ است کوه
چرخ را ناسازی ما این چنین ناساز کرد
ورنه با هر کس که آهنگ است، آهنگ است کوه
بر تو از سنگین رکابی دامن صحرا شده است
ورنه بر سیل بهاران سینه تنگ است کوه
چهره کهسار لعلی از فروغ لاله نیست
از شرار تیشه ما آتشین رنگ است کوه
پیش کوه درد ما باشد سبک چون برگ کاه
ورنه در میزان بی دردان گرانسنگ است کوه
پیش ازین گر ناخن از فرهاد آتشدست داشت
این زمان از تیشه ما آتشین چنگ است کوه
از شکوه کوهکن چون سنگ طفلان شد سبک
گرچه از تمکین سراپا عقل و فرهنگ است کوه
بی شجاعت کار نگشاید بزرگان را به حلم
در مقام بردباری تیغ در چنگ است کوه
بی خبر از صورت احوال حسن و عشق نیست
گرچه چون آیینه دایم در ته زنگ است کوه
بادبان عیش را چون ابر برگردون رسان
از فروغ لاله چندانی که گلرنگ است کوه
نیست صائب هیچ کس محروم از احسان عشق
گرچه از صحراست میدان صاحب اورنگ است کوه

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از دل سودایی ما آسمان رنگ است کوه
از هلال تیشه ما آتشین چنگ است کوه
هوش مصنوعی: دل پر از شوق و آرزو ما، آسمانی رنگی دارد. کوه، با تیشه هلالی ما، به شعله و سوز می‌گراید.
بس که از فریاد من در سینه اش پیچیده درد
با فلک از خشک مغزی بر سر جنگ است کوه
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که فریاد و ناله‌های من، آن‌قدر دردناک و عمیق است که از آن در سینه‌ام ایجاد شده، که آسمان (فلک) به خاطر سخت‌دلی و بی‌احساسی‌اش در مقابل کوه‌ها مبارزه می‌کند. در واقع، این تصویر نشان‌دهنده‌ی دردی عمیق و ناتوانی از بیان احساسات است که به طبیعت نیز سرایت کرده است.
عقل را عاجز کند کوه غم از گردنکشی
زیر ران شهسوار عشق شبرنگ است کوه
هوش مصنوعی: غم مانند کوه بزرگی است که عقل را ناتوان می‌کند و قدرت تحمل را از انسان می‌گیرد. اما این غم زیر سلطه‌ی عشق و زیبایی وجود «شهسوار» قرار دارد و به نوعی نشان‌دهنده‌ی این است که عشق می‌تواند بر همه مشکلات و سختی‌ها غلبه کند.
چرخ را ناسازی ما این چنین ناساز کرد
ورنه با هر کس که آهنگ است، آهنگ است کوه
هوش مصنوعی: ما زندگی و تقدیر را به گونه‌ای ساخته‌ایم که چنین نامناسب و ناهماهنگ به نظر می‌رسد. در واقع، اگر با هر کسی که اراده و هدفی دارد، هماهنگ می‌بودیم، همچنان با قدرت و استقامت جلو می‌رفتیم.
بر تو از سنگین رکابی دامن صحرا شده است
ورنه بر سیل بهاران سینه تنگ است کوه
هوش مصنوعی: این بیت اشاره دارد به اینکه دامن صحرا و فضایی که بر تو حاکم است، به دلیل دشواری و سنگینی وضعیت، گسترده و بزرگ به نظر می‌رسد. در حالی که واقعیت این است که در برابر سیل بهاری، کوه‌ها هم نمی‌توانند مانع شوند، و سینه تنگ می‌شود. به عبارتی، شرایط سخت و چالش‌های بزرگ، گاهی می‌توانند احساسات و صفات ما را تحت تأثیر قرار دهند و بزرگ‌تر از آنچه که در حقیقت هستند جلوه دهند.
چهره کهسار لعلی از فروغ لاله نیست
از شرار تیشه ما آتشین رنگ است کوه
هوش مصنوعی: چهره‌ی کوه همچون لعل سرخ، به خاطر درخشش لاله نیست، بلکه رنگ آتشین آن ناشی از ضربه‌های تیشه‌ی ماست.
پیش کوه درد ما باشد سبک چون برگ کاه
ورنه در میزان بی دردان گرانسنگ است کوه
هوش مصنوعی: درد ما مانند برگی سبک و بی‌اهمیت است که در برابر کوه‌ها قرار می‌گیرد، اما اگر در میان افراد بی‌درد قرار بگیرد، به یک چیز با ارزش و سنگین تبدیل می‌شود.
پیش ازین گر ناخن از فرهاد آتشدست داشت
این زمان از تیشه ما آتشین چنگ است کوه
هوش مصنوعی: اگر قبل‌تر فرهاد با ناخن‌هایش آتش می‌افروخت، اکنون به وسیله‌ی تیشه‌ی ما آتشین است، دست‌هایمان بر کوه قرار دارد.
از شکوه کوهکن چون سنگ طفلان شد سبک
گرچه از تمکین سراپا عقل و فرهنگ است کوه
هوش مصنوعی: مفهوم این بیت این است که وقتی همت انسان‌ها به اندازه‌ای برسد که در هنگام داده‌های بزرگ و چالش‌ها نترسند و به سادگی بر آن‌ها غلبه کنند، حتی با وجود اینکه کوه‌های بزرگ نماد قدرت و استقامت هستند. به عبارت دیگر، انسان‌ها با تفکر و فرهنگ خود می‌توانند بر مشکلات فائق آیند، حتی اگر آن مشکلات مشابه دشواری‌های طبیعی باشند.
بی شجاعت کار نگشاید بزرگان را به حلم
در مقام بردباری تیغ در چنگ است کوه
هوش مصنوعی: بدون شجاعت، کارهایی بزرگ به نتیجه نمی‌رسد و انسان‌های بزرگ باید بتوانند با صبر و حوصله بر مشکلات غلبه کنند، مانند کوهی که در دست خود شمشیری دارد.
بی خبر از صورت احوال حسن و عشق نیست
گرچه چون آیینه دایم در ته زنگ است کوه
هوش مصنوعی: هرچند که از وضعیت عشق و زیبایی بی‌خبر است، اما همچنان مانند آیینه‌ای همیشه در عمق تاریکی کوه وجود دارد.
بادبان عیش را چون ابر برگردون رسان
از فروغ لاله چندانی که گلرنگ است کوه
هوش مصنوعی: بادبان خوشبختی را مانند ابر به سوی آسمان برسان، از روشنی لاله‌ها و رنگینی گل‌ها که بر دامن کوه‌ها نشسته‌اند، بهره‌مند شو.
نیست صائب هیچ کس محروم از احسان عشق
گرچه از صحراست میدان صاحب اورنگ است کوه
هوش مصنوعی: هیچ کس از محبت عشق محروم نیست، حتی اگر از دل صحرا باشد. آنچه که برتری و مقام انسان را تعیین می‌کند، مانند کوه است.