غزل شمارهٔ ۶۵۷۹
دل ز غفلت چون خودآرایان به رنگ و بو منه
چون گل از هر شبنمی آیینه بر زانو منه
نام خود را کوهکن کرد از سبکدستی بلند
دست خود بر روی هم ای آهنین بازو منه
بستر بیگانه را هر تار، مار خفته ای است
جز به خاک ای زاده خاک سیه پهلو منه
جوهر بیگانه ای این تیغ را در کار نیست
بندی از چین جبین هر لحظه بر ابرو منه
برنمی دارد شراکت، حسن یکتا آمده است
چشم بگشا نام لیلی را به هر آهو منه
بلبلان را دل به دست آور به شکرخنده ای
از خجالت غنچه آسا دست خود بر رو منه
پاس وقت صحبت نازکخیالان را بدار
بیطلب در خلوت ارباب معنی رو منه
نبض جان را نیست جز دست مسیحا محرمی
شانه ای غیر از دل صدچاک بر گیسو منه
شیرمردان را کمی صائب فزونی جسته اند
رتبه خود را برابر با سگ آن کو منه
غزل شمارهٔ ۶۵۷۸: بر دل ارباب حاجت دست خود بی زر منهغزل شمارهٔ ۶۵۸۰: از دل سودایی ما آسمان رنگ است کوه
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دل ز غفلت چون خودآرایان به رنگ و بو منه
چون گل از هر شبنمی آیینه بر زانو منه
هوش مصنوعی: دل خود را فریب نده و به ظواهر زیبایی و جذابیتها تکیه نکن؛ درست مانند گل که پس از باران قطرات شبنم را بر روی خود دارد، تو نیز نباید خود را تنها به زیباییهای ظاهری بسنده کنی.
نام خود را کوهکن کرد از سبکدستی بلند
دست خود بر روی هم ای آهنین بازو منه
هوش مصنوعی: نفرمودهاید که نامش را کوهکن گذاشتهاند، اما از روی بیدقتی بلند دستی که به هم میزند، ای بازوی قوی، دستت را زمین نگذار.
بستر بیگانه را هر تار، مار خفته ای است
جز به خاک ای زاده خاک سیه پهلو منه
هوش مصنوعی: در بستر دیگران، هر تار و پودش به نوعی خطر نهفته است. تنها در خاک و سرزمین خودت زندگی کن و به سرزمینهای دیگر نزدیک نشو.
جوهر بیگانه ای این تیغ را در کار نیست
بندی از چین جبین هر لحظه بر ابرو منه
هوش مصنوعی: این تیغ خیالی نیست و واقعی نیست؛ هر لحظه چین و چروکهای موجود در پیشانی خود را بر روی ابرو نینداز.
برنمی دارد شراکت، حسن یکتا آمده است
چشم بگشا نام لیلی را به هر آهو منه
هوش مصنوعی: شراکت و شریک شدن در عشق ممکن نیست، چون زیبایی و کمالی همچون حسن یکتا وارد شده است. بنابراین، در برابر عشق لیلی به هر آهو، چشم خود را باز کن و او را نادیده نگیر.
بلبلان را دل به دست آور به شکرخنده ای
از خجالت غنچه آسا دست خود بر رو منه
هوش مصنوعی: بلبلان را میتوان با لبخند شیرین و دلنشینی که به خاطر خجالت شبیه غنچه است، به راحتی دل برد. اما دست خود را بر روی صورتت نگذار.
پاس وقت صحبت نازکخیالان را بدار
بیطلب در خلوت ارباب معنی رو منه
هوش مصنوعی: در گفتوگو با افرادی که خیالهای لطیفی دارند، باید مراقب و دقیق باشی؛ زیرا در خلوت درونی خود، چیزهایی را نشان نده که از آنها طلب نکردهای.
نبض جان را نیست جز دست مسیحا محرمی
شانه ای غیر از دل صدچاک بر گیسو منه
هوش مصنوعی: در این بیت به این موضوع اشاره میشود که تنها دست فرشتهگون و شفابخش میتواند به حقیقت جان انسان توجه کند. همچنین یادآوری میشود که هیچکس دیگری جز دل زخمخورده و عاشق نمیتواند به زیبایی و گردنبند عشق توجه کند. در واقع، تنها عشق و احساس عمیق است که میتواند جان را لمس کند و دیگران قادر به درک و لمس این زیبایی نیستند.
شیرمردان را کمی صائب فزونی جسته اند
رتبه خود را برابر با سگ آن کو منه
هوش مصنوعی: شیرمردان را کمی از صائب برتر میدانند، اما جایگاه خود را با سگ کسی که در درگاه اوست برابر نکنید.