گنجور

غزل شمارهٔ ۶۵۷۷

بی تأمل بر بساط پاکبازان پا منه
تا نشویی دست از جان پای در دریا منه
قسمت صیاد از صید حرم دل خوردن است
امن می خواهی، ز حد خویش بیرون پا منه
چون نداری ترجمانی همچو عیسی در کنار
مهر خاموشی چو مریم بر لب گویا منه
گوشه گیری در میان خلق تنها بودن است
بر دل خود بار کوه قاف چون عنقا منه
بر سبکروحان گران گردیدن از انصاف نیست
برنداری باری از دل، بار بر دلها منه
چاه خس پوشی است در هر گام این وحشت سرا
بی عصا زنهار در صحرای امکان پا منه
گوشه گیر از خلق چون آیینه ات بی زنگ شد
خرمن خود را چو کردی پاک در صحرا منه
آه سرد ناامیدی می کند کار خزان
چوب منع ای باغبان در پیش راه ما منه
می شود بر زود سیریها گواه پا بجا
وقت رفتن میهمان را کفش پیش پا منه
بالش خار است سر از خواب چون سنگین شود
زیر سر چون تن پرستان بالش خارا منه
شهپر پروانه نتواند نقاب شمع شد
پرده بر رخسار خود ای آتشین سیما منه
نسخه داغی به دست آر از دل پرشور ما
دل به داغ بی نمک چون لاله حمرا منه
از تواضع های رسمی می کنندت سنگسار
تا میسر می شود از خانه بیرون پا منه
دیده را از خون دل مگذار صائب بی نصیب
آنچه می باید به ساغر ریخت در مینا منه

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بی تأمل بر بساط پاکبازان پا منه
تا نشویی دست از جان پای در دریا منه
هوش مصنوعی: بدون فکر و تأمل به جمع دلسوختگان نزدیک نشو، زیرا ممکن است که از جان خود دست بکشی. همچنین پا در آب بینداز تا غرق نشوی.
قسمت صیاد از صید حرم دل خوردن است
امن می خواهی، ز حد خویش بیرون پا منه
هوش مصنوعی: صیاد که هدفش شکار کردن است، از دل عاشقان چیزی را می‌چشد. اگر به دنبال امنیت و آرامش هستی، نباید از محدودیت‌ها و مرزهای خود فراتر بروی.
چون نداری ترجمانی همچو عیسی در کنار
مهر خاموشی چو مریم بر لب گویا منه
هوش مصنوعی: اگر تو همچون عیسی توانایی بیان احساسات و افکار خود را نداری، پس مانند مریم در سکوت بمان و چیزی نگو.
گوشه گیری در میان خلق تنها بودن است
بر دل خود بار کوه قاف چون عنقا منه
هوش مصنوعی: انزوای اجتماعی و دوری از جمع می‌تواند به معنای تنهایی و بار سنگینی بر دل باشد، پس مانند مرغ mythical "عنقا" نباید چنین باری را بر دوش خود بگذاریم.
بر سبکروحان گران گردیدن از انصاف نیست
برنداری باری از دل، بار بر دلها منه
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که نباید بر افراد سبک‌روح و بی‌انصاف فشار وارد کرد و از آن‌ها توقع داشت که بار سنگینی را از دلشان بردارند. همچنین اشاره دارد که نباید بار دیگری بر دوش دل‌های دیگران گذاشت. به عبارتی، این شعر به ضرورت انصاف و مراقبت از احساسات دیگران اشاره دارد.
چاه خس پوشی است در هر گام این وحشت سرا
بی عصا زنهار در صحرای امکان پا منه
هوش مصنوعی: در هر قدمی که برداری، ممکن است به دام خطر بیفتی، پس بدون وسیله‌ای که به تو امنیت بدهد در این بیابان ناشناخته قدم نگذار.
گوشه گیر از خلق چون آیینه ات بی زنگ شد
خرمن خود را چو کردی پاک در صحرا منه
هوش مصنوعی: زمانی که از مردم دوری می‌کنی و شبیه آیینه‌ای بی کثیفی می‌شوی، وقتی که دلت را از ناخالصی‌ها پاک می‌کنی، نباید همه‌چیزت را در بیابان رها کنی.
آه سرد ناامیدی می کند کار خزان
چوب منع ای باغبان در پیش راه ما منه
هوش مصنوعی: آه نا امیدی سردی را به همراه دارد و همچون خزان بر جان می‌نشاند. ای باغبان، نگذار که چوب منع تو در راه ما قرار گیرد.
می شود بر زود سیریها گواه پا بجا
وقت رفتن میهمان را کفش پیش پا منه
هوش مصنوعی: وقتی مهمان قصد رفتن دارد، نشانه‌هایی از خستگی و سیری از او قابل مشاهده است. در این مواقع بهتر است که زودتر از هر گونه اقدامی برای خداحافظی استفاده کنیم و اجازه دهیم که مهمان راحت و بدون معطلی بیرون برود.
بالش خار است سر از خواب چون سنگین شود
زیر سر چون تن پرستان بالش خارا منه
هوش مصنوعی: وقتی سر بر بالشت می‌گذاری و خواب از چشمانت می‌رود، بدان که اگر بالشتت سخت باشد، مانند سنگ می‌شود و خواب را از تو دور می‌کند. پس مانند افرادی که زندگی راحت‌تری دارند، بالش سفت و سخت انتخاب نکن.
شهپر پروانه نتواند نقاب شمع شد
پرده بر رخسار خود ای آتشین سیما منه
هوش مصنوعی: بال‌های پروانه نمی‌توانند به عنوان پوششی برای شمع عمل کنند، بنابراین ای چهره آتشین، پرده را از چهره‌ات کنار نزن.
نسخه داغی به دست آر از دل پرشور ما
دل به داغ بی نمک چون لاله حمرا منه
هوش مصنوعی: نسخه‌ای از احساسات شدید و پرشور ما بگیر و به دل سرد و بی‌احساس کسی همچون لاله‌ای بی‌رنگ و طعم منتقل نکن.
از تواضع های رسمی می کنندت سنگسار
تا میسر می شود از خانه بیرون پا منه
هوش مصنوعی: اگر به خاطر رفتارهای متواضعانه‌ات مورد قضاوت و آسیب قرار بگیری، بهتر است که از خانه بیرون نیایی و خود را در معرض خطر نگذاری.
دیده را از خون دل مگذار صائب بی نصیب
آنچه می باید به ساغر ریخت در مینا منه
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به خواننده می‌گوید که نباید از دردهای درون خود غافل شود. او اشاره دارد که چیزهای ارزشمندی که باید در زندگی تجربه شود، نباید به سادگی نادیده گرفته شوند. بنابراین، بهتر است که این تجربیات را به خوبی بشناسی و از آن‌ها بهره‌برداری کنی.