گنجور

غزل شمارهٔ ۶۵۶۵

لعل او را بین به دلها بی حجاب آویخته
گر ندیدی اخگری را در کباب آویخته
چون تهیدستی که یابد بر کلید گنج دست
دیده حیران در آن بند نقاب آویخته
خط مشکین گرد رخسار جهان افروز او
مجرمی چندند در روز حساب آویخته
چون زنند اهل تظلم دست در زنجیر عدل؟
آنچنان جانها در آن زلف بتاب آویخته
شوق آسایش نمی داند، وگرنه بی حجاب
ذره ما در فروغ آفتاب آویخته
هیچ کاری از بزرگان برنیاید بی شفیع
قطره از دریا به دامان سحاب آویخته
ساده لوحانی که در دنیای دون پیچیده اند
تشنه ای چندند در موج سراب آویخته
از خیال چشم مخمور تو صائب عمرهاست
پرده ها بر روی بینایی ز خواب آویخته

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

لعل او را بین به دلها بی حجاب آویخته
گر ندیدی اخگری را در کباب آویخته
هوش مصنوعی: اگر لعل و سنگ قیمتی او را به خوبی ببینی، متوجه خواهی شد که چگونه به دل‌ها می‌درخشد و خودنمایی می‌کند. اگر این زیبایی را ندیدی، مانند آن است که آتش را در کبابی نمی‌توان دید.
چون تهیدستی که یابد بر کلید گنج دست
دیده حیران در آن بند نقاب آویخته
هوش مصنوعی: مانند فردی فقیر که ناگاهی به گنجی دست پیدا می‌کند، چشمانش از شگفتی در آنجا مدهوش و مبهوت شده است، در حالی که خود را در پرده‌ای از راز و پنهان نگه داشته.
خط مشکین گرد رخسار جهان افروز او
مجرمی چندند در روز حساب آویخته
هوش مصنوعی: خطوط سیاه و زیبایی که بر روی چهره نورانی او نقش بسته‌اند، همچون گناهکارانی هستند که در روز حساب و کتاب به گردن او آویزان شده‌اند.
چون زنند اهل تظلم دست در زنجیر عدل؟
آنچنان جانها در آن زلف بتاب آویخته
هوش مصنوعی: زمانی که اهل حق و عدالت، برای شکایت و استمداد دست به زنجیر عدالت می‌زنند، چگونه می‌توانند امیدی داشته باشند؟ جان‌ها به زیبایی و جذابیت آن یار چنگ می‌زنند و امیدشان را در آن می‌بینند.
شوق آسایش نمی داند، وگرنه بی حجاب
ذره ما در فروغ آفتاب آویخته
هوش مصنوعی: اگر شوق آسایش می‌دانست، به وضوح در نور خورشید خود را نمی‌پوشاند و به راحتی خود را نمایان می‌کرد.
هیچ کاری از بزرگان برنیاید بی شفیع
قطره از دریا به دامان سحاب آویخته
هوش مصنوعی: هیچ کاری از افراد بزرگ بدون وجود واسطه و شفیع انجام نمی‌شود، مثل اینکه یک قطره آب از دریا به سوی ابرها آویخته شده باشد.
ساده لوحانی که در دنیای دون پیچیده اند
تشنه ای چندند در موج سراب آویخته
هوش مصنوعی: افرادی که در دنیای مادی گرفتار آمده‌اند، مانند تشنه‌هایی هستند که در جستجوی آب در یک سراب به سر می‌برند. آنها به دنبال چیزی هستند که در واقع وجود ندارد و در تلاشند تا از آنچه در دسترس نیست، بهره‌مند شوند.
از خیال چشم مخمور تو صائب عمرهاست
پرده ها بر روی بینایی ز خواب آویخته
هوش مصنوعی: از تصور چشمان نوشیده‌ات، عمرها گذشت؛ پرده‌ها بر روی دیدگان، به خواب آویخته شده‌اند.