گنجور

غزل شمارهٔ ۶۵۵۹

حسن را از چشم بد شرم و حیا دارد نگاه
شمع را فانوس از باد صبا دارد نگاه
از توکل می توان آمد سلامت بر کنار
کشتی ما را خدا از ناخدا دارد نگاه
شمع دولت را ز دست افشانی صبح زوال
در پناه خود مگر دست دعا دارد نگاه
چون گسست از رشته سوزن، زود خود را گم کند
شوخ چشمان را نگهبان از خطا دارد نگاه
برق را در دست خود نبود عنان اختیار
حسن هیهات است خود را از جفا دارد نگاه
کاه می آید به دنبالش چو گندم سینه چاک
گر عنان جذبه خود کهربا دارد نگاه
تیر بی پر را کمال بال و پر جولان شود
چون عنان عمر را قد دوتا دارد نگاه؟
راز عشق پرده در از گفتگو گل می کند
بوی گل را در گریبان چون صبا دارد نگاه؟
از هوسناکان کند پرهیز، چشم شرمگین
همچو بیماری که خود را از هوا دارد نگاه
همچو مرغ دام بیش از دانه می آیم به کار
از گرفتاران اگر زلفش مرا دارد نگاه
کوه را صحرانورد آن جلوه مستانه کرد
در ره سیل بهاران کیست جا دارد نگاه؟
پیش این سیلاب را اقبال نتواند گرفت
دامن دولت مگر دست دعا دارد نگاه
دل چو سودایی شود در تن نمی گیرد قرار
نافه را چون ناف آهوی ختا دارد نگاه؟
لقمه بی استخوان پیش سگان می افکند
آن که مشتی استخوان را از هما دارد نگاه
دل نبازد هر که را باشد سلاحی از صلاح
پیش چندین صف به جرأت مقتدا دارد نگاه
می زنم بر کوچه بیگانگی دیوانه وار
کیست صائب پاس چندین آشنا دارد نگاه؟

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

حسن را از چشم بد شرم و حیا دارد نگاه
شمع را فانوس از باد صبا دارد نگاه
هوش مصنوعی: زیبایی حسن را از نگاه بد و ناپسند شرم و حیا محافظت می‌کند، همان‌طور که شمع به وسیله‌ی نسیم ملایم و خوشبو، نورش را از تهدید باد حفظ می‌کند.
از توکل می توان آمد سلامت بر کنار
کشتی ما را خدا از ناخدا دارد نگاه
هوش مصنوعی: با اعتماد به خدا، می‌توانیم به سلامت به ساحل برسیم، زیرا پروردگار ما را تحت نظارت ناخدای کشتی قرار داده است.
شمع دولت را ز دست افشانی صبح زوال
در پناه خود مگر دست دعا دارد نگاه
هوش مصنوعی: شمع حیات و یا خوشبختی را با افشاندن نور صبح تیره نکن، مگر اینکه دعا و تلاش تو از دل و جان آن را حمایت کند.
چون گسست از رشته سوزن، زود خود را گم کند
شوخ چشمان را نگهبان از خطا دارد نگاه
هوش مصنوعی: وقتی گسلنده یا رشته سوزن پاره می‌شود، به سرعت خودش را گم می‌کند. اما نگهبان چشمان بازیگوش، همیشه به دقت خطاها را زیر نظر دارد.
برق را در دست خود نبود عنان اختیار
حسن هیهات است خود را از جفا دارد نگاه
هوش مصنوعی: در دست داشتن برق و روشنایی، نشانه‌ی قدرت و زیبایی است، اما این زیبایی نمی‌تواند تحت کنترل او باشد. او از رفتار ناپسند دوری می‌کند و به خود توجه دارد.
کاه می آید به دنبالش چو گندم سینه چاک
گر عنان جذبه خود کهربا دارد نگاه
هوش مصنوعی: گندم با دلسوزی‌های فراوان به سوی کاه می‌آید، چون نظرش به زیبایی و جذبه‌ای می‌افتد که مانند کهرباست.
تیر بی پر را کمال بال و پر جولان شود
چون عنان عمر را قد دوتا دارد نگاه؟
هوش مصنوعی: تیری که مواد پرواز را ندارد، چگونه می‌تواند در آسمان به پرواز درآید؟ همچنین، عمر انسان را با دو نگاه می‌توان سنجید.
راز عشق پرده در از گفتگو گل می کند
بوی گل را در گریبان چون صبا دارد نگاه؟
هوش مصنوعی: راز عشق به گونه‌ای در دل گفتگوها نمایان می‌شود که بویی از گل در دامان کسی حس می‌شود، آیا صبا هم به آن نگاه می‌کند؟
از هوسناکان کند پرهیز، چشم شرمگین
همچو بیماری که خود را از هوا دارد نگاه
هوش مصنوعی: از آرزوهای بی‌مورد دوری کن، همانطور که یک بیمار از خواسته‌های خودش پرهیز می‌کند و به خاطر شرمندگی، ناچار است که خود را محافظت کند.
همچو مرغ دام بیش از دانه می آیم به کار
از گرفتاران اگر زلفش مرا دارد نگاه
هوش مصنوعی: مانند پرنده‌ای که برای دانه آمده است، من هم با نیت کار و تلاش به دامن این معشوق آمده‌ام. اگر او با زلف‌هایش مرا نگاه کند، به من تسلط دارد و من در چنگ او گرفتار می‌شوم.
کوه را صحرانورد آن جلوه مستانه کرد
در ره سیل بهاران کیست جا دارد نگاه؟
هوش مصنوعی: کوه را کوه‌نوردی با زیبایی‌هایش تحت تأثیر قرار داد و در مسیر سیلاب بهاری، چه کسی باید به آن نگاه کند و آن را تحسین کند؟
پیش این سیلاب را اقبال نتواند گرفت
دامن دولت مگر دست دعا دارد نگاه
هوش مصنوعی: در برابر این طغیانی که به وجود آمده، موفقیت و کامیابی دیگر ممکن نیست. تنها راه برای دستیابی به نعمت‌ها و موفقیت‌ها، دعا و درخواست از خداوند است.
دل چو سودایی شود در تن نمی گیرد قرار
نافه را چون ناف آهوی ختا دارد نگاه؟
هوش مصنوعی: وقتی دل به شوق و هیجان می‌افتد، آرامش در بدن نیست. مانند نافه‌ای که عطرش را از دور حس می‌کنند، درست مانند نگاه نافه‌گون آهو در دشت.
لقمه بی استخوان پیش سگان می افکند
آن که مشتی استخوان را از هما دارد نگاه
هوش مصنوعی: کسی که در دستش چیزی با ارزش و گرانبها دارد، هرگز چیز کم ارزش و بی‌ارزشی را به کسانی که لیاقت ندارند نمی‌دهد. او تنها چیزهای با اهمیت را در اختیار افراد مناسب قرار می‌دهد.
دل نبازد هر که را باشد سلاحی از صلاح
پیش چندین صف به جرأت مقتدا دارد نگاه
هوش مصنوعی: کسی که سلاحی برای دفاع ندارد، دل به میدان نبازد؛ زیرا تنها با شجاعت و اعتماد به نفس است که می‌تواند در برابر صف‌های متعدد دشمن، رهبری و جلوداری کند.
می زنم بر کوچه بیگانگی دیوانه وار
کیست صائب پاس چندین آشنا دارد نگاه؟
هوش مصنوعی: در دل کوچه‌هایی که پر از غم و غریبی است، به شدت احساس تنهایی می‌کنم. آیا کسی هست که صائب را بشناسد و بفهمد که او در میان این همه آشنا، چنین بی‌کسی را تجربه می‌کند؟