گنجور

غزل شمارهٔ ۶۵۶۰

چون به یاد شرم می افتم در اثنای نگاه
می زند غیرت ز مژگان تیشه بر پای نگاه
تخته مشق خط شبرنگ یارب چون شود
صفحه رویی که می ماند بر او جای نگاه
حسرت جاوید را حیرت تلافی می کند
برنمی آید به یک دیدن تمنای نگاه
همچو آن سرچشمه کز کاوش فزونتر می شود
بیش شد سامان حسن او ز یغمای نگاه
اشک شبنم بوی گل را مانع پرواز نیست
گریه نتواند نهادن بند بر پای نگاه
این چه حسن عالم آشوب است کز نظاره اش
می کنند از شوق سبقت بر هم اجزای گناه
گرچه چشمش را ز بیماری دماغ ناز نیست
بر سر کارست دایم کارفرمای نگاه
از نگاه ما که در باغ تجلی محرم است
رومگردان ای بهشت عالم آرای نگاه
داغش از چشم غزالان می شود ناسورتر
سر به صحرا داد هر کس را که سودای نگاه
تا به گرد گلشن رخسار او گردیده است
سر چو مژگان می نهم هر لحظه بر پای نگاه
شرم در بیرون در چون حلقه می پیچد به خود
در حریم حسن او صائب ز غوغای نگاه
این جواب آن غزل صائب که می گوید رهی
چون پری از دیده غایب شد در اثنای نگاه

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون به یاد شرم می افتم در اثنای نگاه
می زند غیرت ز مژگان تیشه بر پای نگاه
هوش مصنوعی: زمانی که به یاد شرم می افتم، در حین نگاه کردن، غیرت چشمانم مثل تیشه‌ای بر پای نگاه می‌زند.
تخته مشق خط شبرنگ یارب چون شود
صفحه رویی که می ماند بر او جای نگاه
هوش مصنوعی: این بیت به تمثیل از تخته‌ای اشاره دارد که مشق‌های نوشته شده بر روی آن، جای نگاه و یادگاری را باقی می‌گذارد. شاعر از خداوند می‌خواهد تا وضعیت این صفحه را تغییر دهد و به گونه‌ای باشد که یادگارها و اثرات آن به وضوح دیده شود. در واقع، این ابیات به اهمیت یادگیری و اثرگذاری بر زندگی می‌پردازد.
حسرت جاوید را حیرت تلافی می کند
برنمی آید به یک دیدن تمنای نگاه
هوش مصنوعی: حسرتی که همیشه باقی می‌ماند، با شگفتی و حیرت به انتظار جبران می‌نشیند و آرزوی یک نگاه نمی‌تواند به آسانی برآورده شود.
همچو آن سرچشمه کز کاوش فزونتر می شود
بیش شد سامان حسن او ز یغمای نگاه
هوش مصنوعی: مانند آن چشمه که با جستجو و کاوش، بیشتر و بیشتر می‌شود، زیبایی او نیز از چشمان بَرده‌اش فراتر می‌رود.
اشک شبنم بوی گل را مانع پرواز نیست
گریه نتواند نهادن بند بر پای نگاه
هوش مصنوعی: اشک شبنم باعث نمی‌شود که رایحه گل از بین برود و گریه نمی‌تواند مانع زیبایی یا جاذبه نگاه شود.
این چه حسن عالم آشوب است کز نظاره اش
می کنند از شوق سبقت بر هم اجزای گناه
هوش مصنوعی: این چه زیبایی در جهان به وجود آمده است که نگاه کردن به آن، باعث برانگیخته شدن علاقه و شوق در مردم می‌شود و موجب می‌شود که اجزای گناه با هم در رقابت قرار بگیرند.
گرچه چشمش را ز بیماری دماغ ناز نیست
بر سر کارست دایم کارفرمای نگاه
هوش مصنوعی: هرچند که چشمش به دلیل بیماری نمی‌تواند زیبایی خود را به خوبی نشان دهد، ولی هنوز هم همیشه در حال کار و تلاش است و نگاه دیگران را به خود جلب می‌کند.
از نگاه ما که در باغ تجلی محرم است
رومگردان ای بهشت عالم آرای نگاه
هوش مصنوعی: از دید ما که در دنیای زیبایی و شکوفایی قرار داریم، ای بهشت که جلوه‌گر می‌باشی، به سمت ما بازگرد و توجه‌ات را معطوف کن.
داغش از چشم غزالان می شود ناسورتر
سر به صحرا داد هر کس را که سودای نگاه
هوش مصنوعی: زخم محبت از نگاه معشوق آنقدر عمیق و دردناک می‌شود که کسی را که در جستجوی زیبایی و توجه اوست، به زحمت و رنج می‌اندازد. در واقع، هر کس که دلش می‌خواهد به نام زیبایی و عشق بیفتد، دچار مشکلات و دردسرهای بیشتری خواهد شد.
تا به گرد گلشن رخسار او گردیده است
سر چو مژگان می نهم هر لحظه بر پای نگاه
هوش مصنوعی: هر لحظه که به چهره‌ی زیبا و دلنشین او می‌نگرم، سرم را به گرد آن گلشن می‌چرخانم و مژگانم را بر پای نگاه او قرار می‌دهم.
شرم در بیرون در چون حلقه می پیچد به خود
در حریم حسن او صائب ز غوغای نگاه
هوش مصنوعی: شرم در بیرون در مثل حلقه‌ای به دور خود می‌چرخد و در حریم زیبایی او، صائب از هیاهوی نگاه‌ها احساس خجالت می‌کند.
این جواب آن غزل صائب که می گوید رهی
چون پری از دیده غایب شد در اثنای نگاه
هوش مصنوعی: این شعر به احساس غم و دوری اشاره دارد. گوینده بیان می‌کند که مانند یک پری، کسی که برایش ارزشمند است ناگهان و بدون اطلاع از نظر او غایب شده و او در لحظه‌ای که به او نگاه می‌کرده، از جلوی چشمانش ناپدید گشته است. این غیاب ناگهانی، حس احساس عدم دسترسی و فقدان را به وجود می‌آورد.

حاشیه ها

1398/04/30 00:06
کیا

ردیف بیت 6 « نگاه» نادرست تایپ شده است .