غزل شمارهٔ ۶۵۵۶
بوالهوس از خط نظر پوشید زان روی چو ماه
خط به چشم بی سوادان می کند عالم سیاه
گفتم از خط خارخار عشق من کمتر شود
شد خطش دام تماشای دگر بهر نگاه
از غبار خط یکی صد گشت پیچ و تاب زلف
شد علم انگشت زنهاری ز گرد این سپاه
وصف کردم تا به ماه آن چهره را از سادگی
از زمین تا آسمان ممنون من گردید ماه!
بر گواهان لباسی گرچه نبود اعتماد
ماه کنعان را بود بس چاک پیراهن گواه
تن به امداد خسیسان درمده چون ماه مصر
کافکنند از قیمت نازل ترا دیگر به چاه
بر سبکروحان گرانی می کند اندک غمی
لنگر پرواز گردد دیده ها را برگ کاه
هر که بر حرفم نهد انگشت، ریزد خون خویش
کشته گردد مار کجرو چون گذارد پا به راه
دست بی ریزش فقیران را وبال گردن است
ابر بی باران کند دلهای روشن را سیاه
در بلا بودن بود صائب به از بیم بلا
از هوا گیرد خموشی را چراغ صبحگاه
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بوالهوس از خط نظر پوشید زان روی چو ماه
خط به چشم بی سوادان می کند عالم سیاه
هوش مصنوعی: بوالهوس که شخصی بیپروا و هوسران است، به خاطر زیبایی و جذابیتی که دارد، نگاهها را میپوشاند و توجهها را به خود جلب میکند. مانند ماه که با روشناییاش چشم غیر متخصصها را گمراه میکند و دنیای آنها را تیره و تار میسازد.
گفتم از خط خارخار عشق من کمتر شود
شد خطش دام تماشای دگر بهر نگاه
هوش مصنوعی: گفتم با عشق من، نشانهها و دشواریها کمتر میشود. اما ناخودآگاه، آنها به دامی تبدیل شدند که من را به تماشای زیباییهای دیگری جذب کرد.
از غبار خط یکی صد گشت پیچ و تاب زلف
شد علم انگشت زنهاری ز گرد این سپاه
هوش مصنوعی: از گرد و غبار قلم، یکی داستان پیچیده و زیبا درباره زلفها شکل میگیرد، گویی که انگشتان با احتیاط در میان این سپاه پراکنده هستند.
وصف کردم تا به ماه آن چهره را از سادگی
از زمین تا آسمان ممنون من گردید ماه!
هوش مصنوعی: شرح دادم که چهرهای ساده و زیبا شبیه ماه دارد و از آن زمان تا به حال، ماه به خاطر این توصیف من از زمین تا آسمان سپاسگزار من شده است!
بر گواهان لباسی گرچه نبود اعتماد
ماه کنعان را بود بس چاک پیراهن گواه
هوش مصنوعی: اگرچه گواهانی که وجود دارند خیلی مورد اعتماد نیستند، اما چاکی که در پیراهن ماه کنعان وجود دارد خودش میتواند به عنوان شاهدی معتبر باشد.
تن به امداد خسیسان درمده چون ماه مصر
کافکنند از قیمت نازل ترا دیگر به چاه
هوش مصنوعی: خود را به دنبال کمک از افراد بیارزش نینداز، زیرا مانند ماه در مصر کمارزش میشوی و در نتیجه، دیگر به خاطر قیمت پایینت تو را به چاه میاندازند.
بر سبکروحان گرانی می کند اندک غمی
لنگر پرواز گردد دیده ها را برگ کاه
هوش مصنوعی: اگر روح آرامی داشته باشیم، حتی اندک غمی میتواند ما را از پرواز بازدارد و دیدههایمان را مانند برگ کاهی زمینگیر کند.
هر که بر حرفم نهد انگشت، ریزد خون خویش
کشته گردد مار کجرو چون گذارد پا به راه
هوش مصنوعی: هر کسی که به سخنان من گوش کند، خودش را در خطر میاندازد. مانند مار کجرو که اگر پا بر روی راه حق بگذارد، به نابودی میرسد.
دست بی ریزش فقیران را وبال گردن است
ابر بی باران کند دلهای روشن را سیاه
هوش مصنوعی: دست فقیران که به خاطر فقر و نیازشان با ریزش مواجه است، بر گردن ما مسئولیت سنگینی دارد. ابرهایی که باران نمیبارند، دلهای پرنور و امیدوار را تاریک میکنند.
در بلا بودن بود صائب به از بیم بلا
از هوا گیرد خموشی را چراغ صبحگاه
هوش مصنوعی: در زمانی که آدمی در شرایط سختی قرار دارد، تا بهتر است که از ترس مشکلات سکوت کند و آرامش خود را حفظ کند، مثل نوری که در صبحگاه میتابد.