گنجور

غزل شمارهٔ ۶۵۳۷

از بس که سرکش است قد چون نهال تو
در آب هم نگون ننماید مثال تو
از حسن بی مثال کند ناز بر جهان
آیینه دلی که پذیرد مثال تو
هر چند بخت کوته و ایام نارساست
نومید نیستم ز امید وصال تو
چندان که دل فزون شکنی شوختر شوی
گویا که در شکستن دلهاست بال تو
در سینه زعفران شودش ریشه ملال
هر کس که بگذرد به دل بی ملال تو
دایم بود ز خون شفق تازه رو چو صبح
ناخن به هر دلی که رساند هلال تو
فردای حشر مایه اشک ندامت است
امروز خون هر که نشد پایمال تو
یارب چه آتشی، که گلاب چکیده شد
در شیشه های غنچه گل از انفعال تو
خورشید آیدش ورق شسته در نظر
چشمی که شد فریفته خط و خال تو
در جام صبح و در قدح آفتاب نیست
خونی که همچو شیر نباشد حلال تو
دامان خاک پرده دام است سر به سر
تا قسمت کمند که گردد غزال تو
گر دیگران به وصل تو خوشوقت می شوند
صائب دلش خوش است به فکر و خیال تو

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از بس که سرکش است قد چون نهال تو
در آب هم نگون ننماید مثال تو
هوش مصنوعی: قد تو به‌قدری سرکش و زیباست که حتی وقتی در آب هم به تصویر کشیده می‌شود، هیچ چیز نمی‌تواند به برابری با آن برسد.
از حسن بی مثال کند ناز بر جهان
آیینه دلی که پذیرد مثال تو
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی بی‌نظیرت، جهان را با ناز خود تحت تاثیر قرار می‌دهی. قلبی که بتواند زیبایی تو را درک کند، همچون آینه‌ای است که منعکس‌کننده‌ی وجود توست.
هر چند بخت کوته و ایام نارساست
نومید نیستم ز امید وصال تو
هوش مصنوعی: با اینکه قسمت و شانس من کم است و روزگار به خوبی نمی‌گذرد، اما هنوز از امید به وصالت ناامید نیستم.
چندان که دل فزون شکنی شوختر شوی
گویا که در شکستن دلهاست بال تو
هوش مصنوعی: هر چه بیشتر دل‌ها را بشکنی و به دیگران آسیب بزنی، به نظر می‌رسد که خودت نیز بی‌پروا و جسورتر خواهی شد؛ انگار که در روند دل‌شکنی دیگران، قدرت و آزادی بیشتری پیدا می‌کنی.
در سینه زعفران شودش ریشه ملال
هر کس که بگذرد به دل بی ملال تو
هوش مصنوعی: هر کسی که از کنار دل شاد و بی‌غم تو عبور کند، در دلش دلتنگی و غم ریشه می‌دواند، همان‌طور که زعفران در دل خاک رشد می‌کند.
دایم بود ز خون شفق تازه رو چو صبح
ناخن به هر دلی که رساند هلال تو
هوش مصنوعی: همیشه در حال دمیدن است؛ مانند خون سرخ شفق که تازه و زیباست. همچون صبح که بر دل‌ها اثر می‌گذارد، هلال تو نیز به هر دلی که برسد، نشانی از زیبایی و تازگی به جا می‌گذارد.
فردای حشر مایه اشک ندامت است
امروز خون هر که نشد پایمال تو
هوش مصنوعی: روز قیامت منجر به حسرت و محنت است، زیرا امروز اگر کسی به خاطر تو آسیب ببیند یا نادیده گرفته شود، به خاطر آن در آینده باید با عذاب و پشیمانی مواجه شود.
یارب چه آتشی، که گلاب چکیده شد
در شیشه های غنچه گل از انفعال تو
هوش مصنوعی: ای پروردگارا، چه آتشی برپا شده که بوی خوش گلاب، از غنچه‌های گل در شیشه‌ها به وجود آمده، و این حاصل تأثیر تو بر دل‌هاست.
خورشید آیدش ورق شسته در نظر
چشمی که شد فریفته خط و خال تو
هوش مصنوعی: خورشید در نظر چشمی که تحت تاثیر زیبایی‌های تو قرار گرفته، چون ورق شسته و روشن می‌تابد.
در جام صبح و در قدح آفتاب نیست
خونی که همچو شیر نباشد حلال تو
هوش مصنوعی: در صبح و در نوشیدنی آفتاب، هیچ خونی وجود ندارد که مانند شیر برای تو حلال باشد.
دامان خاک پرده دام است سر به سر
تا قسمت کمند که گردد غزال تو
هوش مصنوعی: زمین، مانند دامنش، شکارگاه است و تا زمانی که در آن به کمند بیفتی، تو هم در دام آن غزال خواهی بود.
گر دیگران به وصل تو خوشوقت می شوند
صائب دلش خوش است به فکر و خیال تو
هوش مصنوعی: اگر دیگران از وصال تو شاد و خوشحال می‌شوند، صائب دلش تنها به یاد و خیال تو خوشحال است.