گنجور

غزل شمارهٔ ۶۵۱۶

ز کعبه سنگ به دل می زند خلیل از تو
الف به سینه کشد بال جبرئیل از تو
چه آرزوی شهادت کنم، که سوخته است
به داغ یأس جگرگوشه خلیل از تو
کیم من و چه بود قدر صید لاغر من؟
که خون خضر و مسیحا بود سبیل از تو
مگر به خویش دلالت کنی مرا، ورنه
شده است خشک چو سنگ نشان دلیل از تو
به درگه تو بزرگی نمی رسد به کسی
که سنگسار ابابیل گشت فیل از تو
چرا کلیم تو از شور بحر اندیشد؟
که شاهراه نجات است رود نیل از تو
برات سینه گرم مرا به داغ نویس
بهشت و کوثر و تسنیم و سلسبیل از تو
چو برگهای خزان دیده می تپد بر خاک
زبان عقل و پر و بال جبرئیل از تو
ترحم است بر آن ساده دل که چون صائب
کند ز حال قناعت به قال و قیل از تو

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز کعبه سنگ به دل می زند خلیل از تو
الف به سینه کشد بال جبرئیل از تو
هوش مصنوعی: خلیل (حضرت ابراهیم) از کعبه سنگ‌هایی را به دل می‌زند، یعنی او از عشق و ایمان خود به خداوند دفاع می‌کند. و جبرئیل، فرشته وحی، از تو (خدا) با الفاظی آسمانی و بال‌های خود، راهنمایی و نور را به سینه می‌آورد. این بیان نشان‌دهنده‌ی ارتباط عمیق و معنوی بین خلیل و خداست که در دل و وجود او هویداست.
چه آرزوی شهادت کنم، که سوخته است
به داغ یأس جگرگوشه خلیل از تو
هوش مصنوعی: آرزو دارم که شهید شوم، اما این آرزو به درد و تحمل غم فرزند ابراهیم (خلیل) که از دل من به شدت سوخته است، تبدیل شده است.
کیم من و چه بود قدر صید لاغر من؟
که خون خضر و مسیحا بود سبیل از تو
هوش مصنوعی: می‌پرسم کیستم و ارزش شکار لاغر من چه مقداری دارد؟ چون سبیل من به خون خضر و مسیحا رنگین است.
مگر به خویش دلالت کنی مرا، ورنه
شده است خشک چو سنگ نشان دلیل از تو
هوش مصنوعی: اگر به خودت آگاهیم کنی، من را به راه نشان بدهی، وگرنه نشانه‌ای از تو باقی نمانده که به آن استناد کنم و همه چیز برایم خشک و بی‌روح شده است.
به درگه تو بزرگی نمی رسد به کسی
که سنگسار ابابیل گشت فیل از تو
هوش مصنوعی: در محضر و نزد تو، عظمت و بزرگی نصیب کسی نمی‌شود که به خاطر تو، فیل‌ها مانند پرنده‌های کوچک سنگسار شدند.
چرا کلیم تو از شور بحر اندیشد؟
که شاهراه نجات است رود نیل از تو
هوش مصنوعی: چرا موسی به فکر هیجان دریا است؟ در حالی که راه اصلی رهایی رود نیل از تو است.
برات سینه گرم مرا به داغ نویس
بهشت و کوثر و تسنیم و سلسبیل از تو
هوش مصنوعی: سینه‌ی گرم من را برای تو می‌نویسم، با داغی که یادآور بهشت و نعمت‌هایی همچون کوثر، تسنیم و سلسبیل است.
چو برگهای خزان دیده می تپد بر خاک
زبان عقل و پر و بال جبرئیل از تو
هوش مصنوعی: زمانی که برگ‌های پاییزی بر زمین فرو می‌ریزند، عقل نیز به تردید و ناامیدی دچار می‌شود و قدرت و نورانیّت جبرئیل از تو دور می‌شود.
ترحم است بر آن ساده دل که چون صائب
کند ز حال قناعت به قال و قیل از تو
هوش مصنوعی: بر دل ساده‌ای رحم کن که تنها با کلام و سخن، از حال خوش قناعت خود خبر می‌دهد و به این راحتی نمی‌تواند غم و اندوه خود را بیان کند.