گنجور

غزل شمارهٔ ۶۵۱۳

ای دل غافل از اسباب جهان دست بشو
از ثبات قدم ریگ روان دست بشو
همچو اوراق خزان پا به رکاب است حواس
از وفاداری اوراق خزان دست بشو
تا به آن کان ملاحت نمکی تازه کنی
اول از مایده بی نمکان دست بشو
دست اگر از خودی خود نتوانی شستن
مشت آبی به کف آر از دگران دست بشو
تخم چون سوخت برومند نگردد هرگز
برو ای عقل ازین سوخته جان دست بشو
آنقدر باش درین بوته که دل آب شود
آب چون شد دلت از هر دو جهان دست بشو
پیشتر زان که بشویند به خون رخسارت
داغ بر دل نه، ازین لاله رخان دست بشو
تا به شیرین جهان چون شکر و شیر شوی
کوهکن وار ز شیرینی جان دست بشو
هست تا در جگر از اشک ندامت آبی
صائب از دامن ابنای زمان دست بشو

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای دل غافل از اسباب جهان دست بشو
از ثبات قدم ریگ روان دست بشو
هوش مصنوعی: ای دل! از چیزهای دنیوی که باعث غفلتت شده، دل را کنار بگذار و خود را از ثبات و قرار بی‌مفهوم رهایی بده مانند ریگی که در جریان آب روان به حرکت در می‌آید.
همچو اوراق خزان پا به رکاب است حواس
از وفاداری اوراق خزان دست بشو
هوش مصنوعی: سلسله افکار و احساسات انسان، گاهی مانند برگ‌های پاییزی است که به سرعت و با یک نوسان، تبدیل به بی‌وفایی و زودگذر بودن می‌شوند. مانند برگ‌های درختان در پاییز که می‌ریزند و دیگر برگ‌های وفادار باقی نمی‌مانند، باید از وابستگی به این حواس و افکار رها شد.
تا به آن کان ملاحت نمکی تازه کنی
اول از مایده بی نمکان دست بشو
هوش مصنوعی: برای اینکه بتوانی زیبایی و جذابیت را تازه و دلنشین کنی، اول باید از نعمت‌ها و چیزهای بی‌ارزش دست برداری.
دست اگر از خودی خود نتوانی شستن
مشت آبی به کف آر از دگران دست بشو
هوش مصنوعی: اگر نمی‌توانی دست خود را بشویی، حداقل از دیگران کمک بگیر و با آب آن‌ها دستت را بشور.
تخم چون سوخت برومند نگردد هرگز
برو ای عقل ازین سوخته جان دست بشو
هوش مصنوعی: وقتی تخم سوخته است، دیگر جوانه نمی‌زند و به زندگی جدیدی تبدیل نمی‌شود. ای عقل، از این جان سوخته دست بردار.
آنقدر باش درین بوته که دل آب شود
آب چون شد دلت از هر دو جهان دست بشو
هوش مصنوعی: تا جایی در این دنیا باش که قلبت به پاکی و صفا برسد. وقتی دل تو از پلیدی‌های جهان پاک و زلال شد، از هر دو دنیا بی‌نیاز خواهی شد.
پیشتر زان که بشویند به خون رخسارت
داغ بر دل نه، ازین لاله رخان دست بشو
هوش مصنوعی: پیش از آنکه چهره‌ات را با خون بشویند، داغی بر دل باقی نماند. این لاله‌های زیبای چهره‌ات را بشوی.
تا به شیرین جهان چون شکر و شیر شوی
کوهکن وار ز شیرینی جان دست بشو
هوش مصنوعی: برای اینکه در این جهان به شیرینی شکر و شیر تبدیل شوی، باید مانند کسی که از کوه بالا می‌رود، از شیرینی جان خود دست برداری.
هست تا در جگر از اشک ندامت آبی
صائب از دامن ابنای زمان دست بشو
هوش مصنوعی: هر زمان که احساس پشیمانی و اندوه با اشک در دل وجود دارد، صائب به ما یادآوری می‌کند که باید از زندگی و دنیای اطراف خود جدا شویم و به خودسازی و ارتقاء روحی بپردازیم.