غزل شمارهٔ ۶۴۹۳
غافل از داغ جنون ای دیده روشن مشو
گر رهایی چشم داری غافل از روزن مشو
دامن رستم به دست جذبه سوی خویش کش
دل نهاد این چه تاریک چون بیژن مشو
گر نچینی خوشه ای، چون مور بر چین دانه ای
دست و دامان تهی زنهار ازین خرمن مشو
این سیه کاران سزاوار توجه نیستند
پیش این تردامنان آیینه روشن مشو
احتیاط از کف مده هر چند در راه حقی
همچو موسی بی عصا در وادی ایمن مشو
باش زیر چرخ تا آیینه ات دارد غبار
چون شدی روشن، غبار خاطر گلخن مشو
دامن اهل تجرد با گرانجانی مگیر
بر مسیحای سبکرو بار چون سوزن مشو
خون فاسد در بدن آهن ربای نشترست
نیش مردم برنمی تابی رگ گردن مشو
جمع کن چون شبنم گل پا به دامان ادب
از نگاه خیره گل را خار پیراهن مشو
آبرویی نیست در گلزار ابر خشک را
چون نداری چشم تر، در حلقه شیون مشو
شکوه ناسازی گردون به اهل دل مبر
یوسف گل پیرهن را خار پیراهن مشو
بر چراغ ما کز او چشم جهانی روشن است
تا توان فانوس شد، ای سنگدل دامن مشو
جستجو صائب به جایی می رساند خویش را
هر قدر سختی ببینی سست در رفتن مشو
غزل شمارهٔ ۶۴۹۲: بی طلب زنهار بر خوان کسان مهمان مشوغزل شمارهٔ ۶۴۹۴: چو بنشیند، شود صد کوه تمکین همنشین با او
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
غافل از داغ جنون ای دیده روشن مشو
گر رهایی چشم داری غافل از روزن مشو
هوش مصنوعی: اگر چشمت به روشنیهای دنیا دوخته شده، از درد و جنون عشق غافل نباش. اگر به دنبال آزادی و رهایی هستی، از کوچکترین نشانهها و دریچههای زندگی غافل نشو.
دامن رستم به دست جذبه سوی خویش کش
دل نهاد این چه تاریک چون بیژن مشو
هوش مصنوعی: دامن رستم به دست جذبه یعنی نیرو و جذابیتی که به سوی خود میکشد. دل نهاد یعنی عاشق شد و با تمام وجود به آن جذب شد. این چه تاریک مانند داستان بیژن یعنی در این حالت، او در وضعیت ناامیدی و ظلمت قرار گرفته است. به طور کلی، این جمله به دشواریها و چالشهای عشق و جذابیت میپردازد.
گر نچینی خوشه ای، چون مور بر چین دانه ای
دست و دامان تهی زنهار ازین خرمن مشو
هوش مصنوعی: اگر خوشهای نچینی، مثل مور بر زمین دانهای میگردی. پس از این خرمن با دست و پای خالی به سمت حذر برو.
این سیه کاران سزاوار توجه نیستند
پیش این تردامنان آیینه روشن مشو
هوش مصنوعی: این افرادی که به سیاهی و بدی مشهورند، ارزش توجه و دقت را ندارند، در مقابل افرادی که در تردید و ناپایداری هستند، خود را روشن و شفاف نکن.
احتیاط از کف مده هر چند در راه حقی
همچو موسی بی عصا در وادی ایمن مشو
هوش مصنوعی: احتیاط را از دست نده، حتی اگر در مسیری درست و راست قرار داری. مانند موسی که بدون عصا در یک مکان امن نیستی.
باش زیر چرخ تا آیینه ات دارد غبار
چون شدی روشن، غبار خاطر گلخن مشو
هوش مصنوعی: به آرامی و با صبر در زندگی با مشکلات و ناملایمات کنار بیا، چون وقتی که پاک و روشن شدی، دیگر نباید تحت تأثیر غم و اندوه قرار بگیری.
دامن اهل تجرد با گرانجانی مگیر
بر مسیحای سبکرو بار چون سوزن مشو
هوش مصنوعی: این جمله به نوعی به این مفهوم اشاره دارد که از ارتباط و نزدیکی با افرادی که اهل دنیا و تجرد نیستند پرهیز کن. کسی که مانند مسیحا و سبک روح است باید حواسش را جمع کند و به هنگام سختی و مشکلات، نباید به سادگی و مانند سوزن در موقعیتها قرار گیرد. در واقع، از سرنوشت و تاثیرات منفی اطرافیان دوری کن و در انتخاب دوستان و همراهایت دقت کن.
خون فاسد در بدن آهن ربای نشترست
نیش مردم برنمی تابی رگ گردن مشو
هوش مصنوعی: خون خراب در بدن مانند آهنربایی است که تیزی و خطر را به خود جذب میکند. نیش زدن مردم را نمیتواند تحمل کند، بنابراین نباید رگ گردن خود را در معرض خطر قرار دهی.
جمع کن چون شبنم گل پا به دامان ادب
از نگاه خیره گل را خار پیراهن مشو
هوش مصنوعی: به خودت برس و آراسته باش، مثل شبنم که بر روی گل مینشیند. در احترام و ادب رفتار کن و از دیدگاههای تند و انتقادی اجتناب کن، زیرا مانند خارهایی که به پیراهن گل میچسبند، میتوانند آسیبرسان باشند.
آبرویی نیست در گلزار ابر خشک را
چون نداری چشم تر، در حلقه شیون مشو
هوش مصنوعی: در گلزار، جایی که گلها شکوفا هستند، وقتی که ابر خشک باشد، آبرو و حرمت وجود ندارد. بنابراین اگر چشمانت تر و اشکآلود نیست، در جمع زاری و نوحهسرایی وارد نشو.
شکوه ناسازی گردون به اهل دل مبر
یوسف گل پیرهن را خار پیراهن مشو
هوش مصنوعی: در برابر سختیها و ناملایمات زندگی، دلباختگان و اهل عشق نباید ناامید شوند. خود را با دردها و مشکلات زندگی مقایسه نکنند، چرا که زیبایی و ارزش وجودی آنها همچون یوسف است که در برابر دشواریها میدرخشد. نباید اجازه دهند که مشکلات مانند خار، زیبایی آنها را بپوشانند.
بر چراغ ما کز او چشم جهانی روشن است
تا توان فانوس شد، ای سنگدل دامن مشو
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی به اهمیت و تأثیر وجود یک منبع نور و دانایی اشاره دارد. میگوید که نوری که از چراغ ما میتابد، باعث روشن شدن دنیا میشود. از طرفی، این پیام را به افرادی که دل سنگی دارند، میرساند که در این شرایط نباید مانع نور و روشنی شوند و باید به آن اجازه دهند که ادامه یابد. به نوعی، از آنها خواسته میشود که از دامن کشیدن به نور و روشنایی پرهیز کنند.
جستجو صائب به جایی می رساند خویش را
هر قدر سختی ببینی سست در رفتن مشو
هوش مصنوعی: اگر به دنبال چیزی باشی، در نهایت به آنجا که میخواهی خواهی رسید. هر چقدر هم که با چالشها و سختیها روبرو شوی، نباید در تلاش برای پیشرفت و حرکت به جلو تردید کنی.