غزل شمارهٔ ۶۴۸۹
در برون رفتن ز بزم زندگی کاهل مشو
نیستی خضر از گرانجانان این محفل مشو
تا توانی چون موج دریا را کشیدن در کنار
چون خس و خاشاک محو جلوه ساحل مشو
تا ز دوش رهروان باری توان برداشتن
از گرانجانی غبار خاطر منزل مشو
آسمان نقد ترا چندین گره آماده است
زینهار ای پست فطرت خرج آب و گل مشو
جسم را تعمیر کن چندان که صاحبدل شوی
چون به لیلی راه ردی واله محمل مشو
می رسد چون عطسه بی تمهید گلبانگ رحیل
از سرانجام سفر در هر نفس غافل مشو
چیست بخت سبز تا از آسمان خواهد کسی
زان بهار بی خزان قانع به این حاصل مشو
می کند در ناخنت نی خامه تکلیف عقل
عشرت طفلانه می خواهد دلت، عاقل مشو
می شود بازیچه باد صبا خاکسترت
بی طلب زنهار چون پروانه در محفل مشو
فربهی از خوان مردم رنج باریک آورد
همچو ماه نو به نور عاریت کامل مشو
ایمن است از سوختن تا نخل صاحب میوه است
در ریاض زندگی چون بید بی حاصل مشو
سرمه خاموشی سیل است دریای محیط
تا به شهرت تشنه ای چون ناقصان واصل مشو
می توان صائب به لاحولی شکست ابلیس را
زینهار از حمله این بی جگر بیدل مشو
نیست صائب جز ندامت آرزو را حاصلی
بیش ازین فرمان پذیر آرزوی دل مشو
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در برون رفتن ز بزم زندگی کاهل مشو
نیستی خضر از گرانجانان این محفل مشو
هوش مصنوعی: در مواجهه با چالشهای زندگی تنبلی نکن و به راحتی از جمع مشکلفرسا کنار نرو، زیرا در این محفل افرادی هستند که با سختی مشکلات روبرو شدهاند و تو نیز باید به جستوجوی راهحلها بپردازی.
تا توانی چون موج دریا را کشیدن در کنار
چون خس و خاشاک محو جلوه ساحل مشو
هوش مصنوعی: تا جایی که میتوانی مانند موج دریا به سمت ساحل برو، اما به مانند علف و هیزم کوچک به سرعت محو نشو.
تا ز دوش رهروان باری توان برداشتن
از گرانجانی غبار خاطر منزل مشو
هوش مصنوعی: برای اینکه بتوانی باری از دوش مسافران برداری و به آرامش برسی، نباید از سنگینی غم و اندوه خودت در مسیر زندگی غافل شوی.
آسمان نقد ترا چندین گره آماده است
زینهار ای پست فطرت خرج آب و گل مشو
هوش مصنوعی: در آسمان بهاندازهی کافی مشکلات و چالشها وجود دارد، پس ای انسان با روح پست، خودت را بیهوده در مسائل مادی و جسمی غرق نکن.
جسم را تعمیر کن چندان که صاحبدل شوی
چون به لیلی راه ردی واله محمل مشو
هوش مصنوعی: بدن خود را آنقدر اصلاح کن که بتوانی به درد دلهای عمیق برسید، و مانند عاشقان، در پی معشوق راه نرو و درگیر ظواهر نشو.
می رسد چون عطسه بی تمهید گلبانگ رحیل
از سرانجام سفر در هر نفس غافل مشو
هوش مصنوعی: زمانی که زمان Departure فرا میرسد، مثل عطسهای ناگهانی و بدون پیشبینی، از سفر زندگی مطلع خواهی شد. در هر لحظه غافل نشو و به یاد داشته باش که این لحظه ممکن است به سرعت بیاید.
چیست بخت سبز تا از آسمان خواهد کسی
زان بهار بی خزان قانع به این حاصل مشو
هوش مصنوعی: چیست آن بخت خوب که کسی از آسمان میخواهد؟ از بهار بیپایان راضی باش و به این دستاورد کنونی ناراضی نباش.
می کند در ناخنت نی خامه تکلیف عقل
عشرت طفلانه می خواهد دلت، عاقل مشو
هوش مصنوعی: در درون تو، نی خامهای وجود دارد که عقل را به چالش میکشد و دل تو به شادیهای کودکانه نیاز دارد؛ پس سعی نکن که عاقل باشی.
می شود بازیچه باد صبا خاکسترت
بی طلب زنهار چون پروانه در محفل مشو
هوش مصنوعی: مراقب باش که همچون پروانه در جمع نباشی، زیرا ممکن است به راحتی تحت تأثیر ناملایمات قرار بگیری و مانند خاکستر در باد پراکنده شوی. به دنبال مسایل بیاهمیت نرو و از خود محافظت کن.
فربهی از خوان مردم رنج باریک آورد
همچو ماه نو به نور عاریت کامل مشو
هوش مصنوعی: اگر از سفره مردم به خود غذا میگیری، بدان که همچون ماه نو هرگز به طور کامل نخواهی شد.
ایمن است از سوختن تا نخل صاحب میوه است
در ریاض زندگی چون بید بی حاصل مشو
هوش مصنوعی: تا زمانی که درخت نخل میوهای داشته باشد، در برابر آتش ایمن است. پس در زندگی، مانند درخت بید که بیمیوه و بینتیجه است، نباش.
سرمه خاموشی سیل است دریای محیط
تا به شهرت تشنه ای چون ناقصان واصل مشو
هوش مصنوعی: خاموشی مانند سیل است که در دریای وسیع میجوشد؛ تا زمانی که به شهرت و محبوبیت میرسی، مانند ناقصان که به کمال نرسیدهاند، نباش.
می توان صائب به لاحولی شکست ابلیس را
زینهار از حمله این بی جگر بیدل مشو
هوش مصنوعی: میتوان گفت که صائب در برابر ابلیس شکست خورده است، اما مواظب باش که از حمله این شخص بیاحساس و بیعاطفه غفلت نکنی.
نیست صائب جز ندامت آرزو را حاصلی
بیش ازین فرمان پذیر آرزوی دل مشو
هوش مصنوعی: آرزوی دل را فرمانبردار نکن، چرا که جز پشیمانی دستاوردی بیشتر نخواهد داشت.