غزل شمارهٔ ۶۴۸۳
رزق ما نظاره خشکی است از بالای سرو
وقت قمری خوش که بر سرمی کشد، مینای سرو
در گلستانی که شمشاد تو آید در خرام
سبزه خوابیده گردد قامت رعنای سرو
طوق قمری می کند این جمع را گردآوری
ورنه می پاشد به یک ساعت ز هم اجزای سرو
از نظربازان شود حسن نکویان دیده ور
نیست غیر از طوق قمری دیده بینای سرو
طوق قمری چون خط پیمانه می آید به چشم
می کند از بس تراوش نشأه از مینای سرو
مردم آزاده را عین الکمالی لازم است
نیل چشم زخم روی سرو باشد پای سرو
نیست در سر در هوایان قرب نیکان را اثر
برنمی آید به آب روشن از گل پای سرو
تیر را از بال و پر بی رحمی افزون می شود
از هجوم قمریان افزود استغنای سرو
بیخودان از جستجو در وصل فارغ نیستند
قمری از حیرت همان کوکو زند در پای سرو
جامه بسیار، دارد کهنگی در آستین
تازه باشد چار موسم جامه یکتای سرو
نیستند آزادگان فارغ ز شست و شوی دل
در کنار آب باشد بیش صائب جای سرو
غزل شمارهٔ ۶۴۸۲: عقده ای نگشود آزادی ز کارم همچو سروغزل شمارهٔ ۶۴۸۴: محو چون خواهی شد آخر محو آن رخسار شو
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
رزق ما نظاره خشکی است از بالای سرو
وقت قمری خوش که بر سرمی کشد، مینای سرو
هوش مصنوعی: معنای این بیت به این صورت است که روزی و نعمتهای ما در تماشای خشک شدن زمین و از بالا دیدن درخت سرو نمایان میشود، وقتی که قمر زیبایی به سر آن درخت میتابد.
در گلستانی که شمشاد تو آید در خرام
سبزه خوابیده گردد قامت رعنای سرو
هوش مصنوعی: در باغی که تو با زیباییات ظاهر شوی، سبزهها به خواب میروند و قامت برافراشته سرو نیز تحت تاثیر تو قرار میگیرد.
طوق قمری می کند این جمع را گردآوری
ورنه می پاشد به یک ساعت ز هم اجزای سرو
هوش مصنوعی: این بیت به تصویر کشیدن حالتی از جمع شدن و دوستی بین افراد اشاره دارد. طوق قمری نمادی است که افراد را گرد هم میآورد، اما اگر این عامل وجود نداشته باشد، هر کس به راحتی میتواند از هم جدا شود. به طور کلی، این زنجیرهی دوستی و ارتباط در صورت نبود یک عامل مشترک، به راحتی متلاشی میشود.
از نظربازان شود حسن نکویان دیده ور
نیست غیر از طوق قمری دیده بینای سرو
هوش مصنوعی: زیبایی و نیکیهای انسانها از دید بینندگان هوشمند قابل درک است، و تنها کسی که میتواند زیبایی واقعی را ببیند، همانند طوقی که بر گردن قمری میآویزد، فردی بیناست که میتواند ویژگیهای ظاهری و باطنی دیگران را بشناسد.
طوق قمری چون خط پیمانه می آید به چشم
می کند از بس تراوش نشأه از مینای سرو
هوش مصنوعی: طوق قمری مانند خطی از پیمانه به چشم میرسد، زیرا زیبایی و شوقی که از چهرهی سرو جاری است، خیلی زیاد است.
مردم آزاده را عین الکمالی لازم است
نیل چشم زخم روی سرو باشد پای سرو
هوش مصنوعی: مردم آزاده باید به کمال و پختگی برسند، زیرا برای آنها زیباست که مانند درختان سرو، از چشمزدگی و حسادت محفوظ بمانند.
نیست در سر در هوایان قرب نیکان را اثر
برنمی آید به آب روشن از گل پای سرو
هوش مصنوعی: در ذهن کسانی که به مقام نزدیکان خداوند فکر میکنند، هیچ نشانی از این قرب و محبت وجود ندارد. مانند اینکه نمیتوان اثر زیبایی در آب زلال پیدا کرد، همانطور که پای درخت سرو در گل مانده است.
تیر را از بال و پر بی رحمی افزون می شود
از هجوم قمریان افزود استغنای سرو
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به افزایش شدت و قدرت تیرها به دلیل بیرحمی و حملههایی است که به سمت سروها میشود. این نشان میدهد که در مقابل حملات و فشارها، تغییری در قدرت و سرسختی این موجودات وجود دارد. به نوعی، میتوان گفت که سختگیری و شدت عمل، در مواجهه با مشکلات به وجود میآید.
بیخودان از جستجو در وصل فارغ نیستند
قمری از حیرت همان کوکو زند در پای سرو
هوش مصنوعی: بیدلیل و از روی بیخبری، افراد بیخبر از عشق و وصال همیشه در جستجو هستند. پرندهای که حیرت زده است، مانند طوطی، در زیر درخت سرو آواز میخواند.
جامه بسیار، دارد کهنگی در آستین
تازه باشد چار موسم جامه یکتای سرو
هوش مصنوعی: در این بیت، به این نکته اشاره میشود که حتی اگر یک لباس جدید و زیبا به تن کنیم، ممکن است نشانههایی از کهنگی و قدیمی بودن در آن وجود داشته باشد. در مقابل، درخت سرو با وجود اینکه تنها یک بار به شکوه و زیبایی خود میرسد، اما همیشه با طراوت و جوان میماند. این تصویرگری به ارزش و زیبایی دائمی طبیعت تأکید دارد.
نیستند آزادگان فارغ ز شست و شوی دل
در کنار آب باشد بیش صائب جای سرو
هوش مصنوعی: آزادگان هیچگاه از پاکسازی دل خود غافل نیستند، و در کنار آب، جایگاه سَرو نیز به خاطر داشتن صفات نیکو، وجود دارد.