غزل شمارهٔ ۶۴۸۴
محو چون خواهی شد آخر محو آن رخسار شو
خاک چون می گردی آخر خاک پای یار شو
برنمیدارد گرانی راه صحرای طلب
گرد هستی برفشان از خود سبکرفتار شو
در سیهکاری سرآمد روزگارت چون قلم
از سر گفتار بگذر، بر سر کردار شو
جامه احرام را بر خود کفن کردن خطاست
گر نداری زنده شب را، در سحر بیدار شو
چون حباب از حرف پوچ است این تهیدستی ترا
مهر خاموشی به لب زن، مخزن اسرار شو
در خرابی های تن تردست چون سیلاب باش
چون به دیوار یتیمان می رسی معمار شو
سخت رویی موجهٔ آفات را آهن رباست
مرد سوهان حوادث نیستی هموار شو
چند چون پرگار خواهی گشت بر گرد جهان؟
پای در دامن گره کن مرکز ادوار شو
خار بی گل چند خواهی بود از تیغ زبان؟
بی زبانی پیشه خود کن گل بی خار شو
گنج را بی رنج ممکن نیست صائب یافتن
بی تأمل در دهان اژدها و مار شو
غزل شمارهٔ ۶۴۸۳: رزق ما نظاره خشکی است از بالای سروغزل شمارهٔ ۶۴۸۵: قانع از رزق پریشان با دل صدپاره شو
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
محو چون خواهی شد آخر محو آن رخسار شو
خاک چون می گردی آخر خاک پای یار شو
هوش مصنوعی: اگر میخواهی محو شوی، پس باید از زیبایی آن چهره بینظیر غرق در تماشا شوی. وقتی که به زمین میروی و به خاک تبدیل میشوی، در نهایت باید خاک پای محبوب شوی.
برنمیدارد گرانی راه صحرای طلب
گرد هستی برفشان از خود سبکرفتار شو
هوش مصنوعی: اگر در مسیر جستجوی حقیقت و آرزوها، بار مشکلات و سختیها شما را خسته کند، باید از خودخواهی و نیازهای دنیوی رها شوید و سبکتر زندگی کنید.
در سیهکاری سرآمد روزگارت چون قلم
از سر گفتار بگذر، بر سر کردار شو
هوش مصنوعی: زمانی که در کارهای ناپسند و نادرست خود به اوج میرسی، مانند قلمی که از نوشتهاش میگذرد، باید به عمل خود توجه کنی و از حرف زدن فراتر بروی.
جامه احرام را بر خود کفن کردن خطاست
گر نداری زنده شب را، در سحر بیدار شو
هوش مصنوعی: پوشیدن لباس احرام مانند کفن کردن بدن است و کار درستی نیست، پس اگر در شب خوابیدهای، در سحر بیدار شو و زندگی را دریاب.
چون حباب از حرف پوچ است این تهیدستی ترا
مهر خاموشی به لب زن، مخزن اسرار شو
هوش مصنوعی: حباب نماد چیزی ناپایدار و بیاساس است، بنابراین در شرایطی که زندگی خالی از محتواست، بهتر است سکوت کنی و رازهای خود را در دل نگهداری.
در خرابی های تن تردست چون سیلاب باش
چون به دیوار یتیمان می رسی معمار شو
هوش مصنوعی: در زمان سختی و مشکلات جسمی مانند آبادی و رونق باش و وقتی که به نیازمندان و یتیمان برخورد میکنی، تلاش کن تا به آنها کمک کنی و سازندهی زندگیشان باشی.
سخت رویی موجهٔ آفات را آهن رباست
مرد سوهان حوادث نیستی هموار شو
هوش مصنوعی: از مشکلات و سختیها فرار نکن و به طور مستقیم با آنها مقابله کن. مردی که میتواند با حوادث و چالشها دست و پنجه نرم کند، مثل سوهان است که زبر و خشن است، اما در عین حال میتواند مسیر را صاف و هموار کند.
چند چون پرگار خواهی گشت بر گرد جهان؟
پای در دامن گره کن مرکز ادوار شو
هوش مصنوعی: چند بار میخواهی در دور جهان بچرخش؟ بهتر است که در یک نقطه ثابت بایستی و به عمق مسائل بپردازی.
خار بی گل چند خواهی بود از تیغ زبان؟
بی زبانی پیشه خود کن گل بی خار شو
هوش مصنوعی: اگر بیخود و بیدلیل به دردسر بیفتی و از زبان خود به دیگران آسیب برسانی، به چه نتیجهای خواهی رسید؟ بهتر است سکوت کنی و به جای اینکه سراغ دردها و مشکلات بروی، در آرامش و زیبایی زندگی کنی.
گنج را بی رنج ممکن نیست صائب یافتن
بی تأمل در دهان اژدها و مار شو
هوش مصنوعی: برای بدست آوردن گنجی ارزشمند، باید با تدبیر و حوصله عمل کنی؛ زیرا دستیابی به آن بدون تفکر و آمادگی، مانند تلاش برای پیدا کردن آن در دهان اژدها و مار است.
حاشیه ها
1397/04/09 12:07
rostam amani
شکل صحیح مصراع در نسخه محمد قهرمان چنین است: گنج را بی رنج ممکن نیست صائب یافتن