گنجور

غزل شمارهٔ ۶۴۶۹

خون رغبت را به جوش آرد لب میگون تو
بوسه را آتش عنان سازد رخ گلگون تو
می شود هر روز بر زنجیرش افزون حلقه ای
هر که می گردد گرفتار خط شبگون تو
چون لباس غنچه از بالیدن گل شق شود
در دل هر کس که باشد حسن روزافزون تو
شور مجنون تو شهری را بیابان گرد ساخت
فتنه عالم شود هر کس که شد مفتون تو
طوق قمری بر کمر زنار گردد سرو را
در گلستانی که باشد قامت موزون تو
مانع بی تابی دریا نمی گردد گهر
کی شود سنگ ملامت لنگر مجنون تو؟
چون عنانداری کند مجنون دل بی تاب را؟
می کند رقص روانی کوه در هامون تو
عالم مکار را مکر تو عاجز کرده است
چون برآید صائب بیچاره با افسون تو؟

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خون رغبت را به جوش آرد لب میگون تو
بوسه را آتش عنان سازد رخ گلگون تو
هوش مصنوعی: لب میگونی تو به قدری شیرین و جذاب است که باعث می‌شود اشتیاق و شور در وجودم به جوش بیاید. بوسه‌ای که از آن می‌گیرم، همچون آتش، می‌تواند کنترل و اختیار من را از بین ببرد و زیبایی و رنگ رخسار تو همچون گلی درخشان، تاثیری عمیق بر من بگذارد.
می شود هر روز بر زنجیرش افزون حلقه ای
هر که می گردد گرفتار خط شبگون تو
هوش مصنوعی: هر روز بر دام و زنجیری که گرفتار آن شده‌ام، حلقه‌ای جدید اضافه می‌شود، هر کس که به خواب شبانه‌ات بیفتد و در چنگال تو گرفتار شود.
چون لباس غنچه از بالیدن گل شق شود
در دل هر کس که باشد حسن روزافزون تو
هوش مصنوعی: وقتی گل می‌بالد و زیباییش نمایان می‌شود، دل هر کسی که زیبایی روزافزون تو را ببیند، مانند لباس غنچه به زیبایی تو می‌آید.
شور مجنون تو شهری را بیابان گرد ساخت
فتنه عالم شود هر کس که شد مفتون تو
هوش مصنوعی: شور و هیجان عشق تو، شهری را به بیابانی تبدیل می‌کند و فتنه و آشوب در این جهان ایجاد می‌کند، هر کسی که به عشق تو دچار شود.
طوق قمری بر کمر زنار گردد سرو را
در گلستانی که باشد قامت موزون تو
هوش مصنوعی: در این تصویر زیبا، به زنی اشاره می‌شود که در میان باغی گل‌دار ایستاده و زیبایی او همچون سرو بلند و خوش قامت است. طوق قمری به دور کمر او آمده است، نشانه‌ای از زیبایی و دلربایی‌اش. در واقع، زیبایی او به حدی است که در میان گل‌ها و درختان سرسبز به وضوح جلوه‌گر می‌شود.
مانع بی تابی دریا نمی گردد گهر
کی شود سنگ ملامت لنگر مجنون تو؟
هوش مصنوعی: دریا نمی‌تواند بی‌تابی‌اش را با گوهر ارزشمندی مهار کند. چگونه می‌تواند سنگ ملامت، یاری‌دهنده بی‌تابی مجنون تو باشد؟
چون عنانداری کند مجنون دل بی تاب را؟
می کند رقص روانی کوه در هامون تو
هوش مصنوعی: چگونه ممکن است که عشق دیوانه دل بی‌تاب را آرام کند؟ همچون رقص آب در کوهستان‌های بیابان تو.
عالم مکار را مکر تو عاجز کرده است
چون برآید صائب بیچاره با افسون تو؟
هوش مصنوعی: شخصی که بسیار زیرک و استاد در فریب و حیله است، از مکر و ترفند تو ناامید شده است. حالا صائب، که خود در موقعیت دشواری قرار دارد، چگونه می‌تواند با جادو و فریب تو مقابله کند؟