غزل شمارهٔ ۶۴۴۳
شد گلستان خارخار من به من
گو نپردازد بهار من به من
من غمش را غمگسار خود کنم
گر نسازد غمگسار من به من
چشم آن دارم که نگذارد ز لطف
چشم پرکار تو کار من به من
سخت می ترسم که آن بیدادگر
واگذارد اختیار من به من
می کند چون بوی گل در جیب گل
سرکشی ها در کنار من به من
سبز شد در آتش سوزان سپند
رحم کن ای نوبهار من به من
کس به من در ضعف نتواند رسید
می کند سبقت غبار من به من
گرد من بر آسمان خواهد رسید
می رسد گر شهسوار من به من
شد غبار من فلک سیر و هنوز
کار دارد روزگار من به من
ناز شبنم می کند بر برگ گل
دیده شب زنده دار من به من
آه سرد و رنگ زردی مانده است
صائب از باغ و بهار من به من
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شد گلستان خارخار من به من
گو نپردازد بهار من به من
هوش مصنوعی: گلستان من پر از خار و خاشاک شده است، پس به من بگو آیا بهار من هرگز برنخواهد گشت؟
من غمش را غمگسار خود کنم
گر نسازد غمگسار من به من
هوش مصنوعی: اگر کسی نتواند غمهای مرا از دل من بزداید، من خودم غمهایم را مونس و همدم خود میسازم.
چشم آن دارم که نگذارد ز لطف
چشم پرکار تو کار من به من
هوش مصنوعی: من آرزو دارم که نگاه محبتآمیز تو اجازه ندهد کارهای من به خودم برگردد و تحت تاثیر قرار بگیرد.
سخت می ترسم که آن بیدادگر
واگذارد اختیار من به من
هوش مصنوعی: من خیلی میترسم که آن ظالم اختیار من را به خودم بسپارد.
می کند چون بوی گل در جیب گل
سرکشی ها در کنار من به من
هوش مصنوعی: عطر گل مانند عطر گلستان به من میرسد و در کنار من، ناشی از سرکشیها و شگفتیهای زندگی است.
سبز شد در آتش سوزان سپند
رحم کن ای نوبهار من به من
هوش مصنوعی: در آتش سوزان، فضای سبز و امیدی شکل گرفته است. ای بهار تازه، به من رحم کن و مرا درک کن.
کس به من در ضعف نتواند رسید
می کند سبقت غبار من به من
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند به من نزدیک شود، حتی غباری که از من به جا میماند هم از من جلوتر میرود.
گرد من بر آسمان خواهد رسید
می رسد گر شهسوار من به من
هوش مصنوعی: اگر سوارم با من بیاید، گرد و غبار بر آسمان خواهد نشسته و به او خواهد رسید.
شد غبار من فلک سیر و هنوز
کار دارد روزگار من به من
هوش مصنوعی: غبار وجود من در آسمان پخش شده و هنوز زمانه کار خود را با من ادامه میدهد.
ناز شبنم می کند بر برگ گل
دیده شب زنده دار من به من
هوش مصنوعی: شبنم به آرامی بر روی برگ گل نشسته و زیبایی خود را نمایان میکند، در حالی که چشم من که بیدار است، به این زیبایی خیره شده است.
آه سرد و رنگ زردی مانده است
صائب از باغ و بهار من به من
هوش مصنوعی: با حسرت و اندوه، به یاد میآورم که باغ و بهار زندگیام به رنگ زرد و سردی تبدیل شدهاند و دیگر زیبایی و زندگی بیرمق شده است.