گنجور

غزل شمارهٔ ۶۴۳۸

ای خطت رهنمای سوختگان
لب لعلت دوای سوختگان
خواب مخمل شود ز همواری
خار در زیر پای سوختگان
می کند آب تلخ، کار گلاب
در مقام رضای سوختگان
دل آیینه را دهد پرداز
چهره با صفای سوختگان
مژه آفتاب می سوزد
از فروغ لقای سوختگان
کاه را می کند ز دانه جدا
رخ چون کهربای سوختگان
نقش امید می زند بر پای (کذا)
موجه بوریای سوختگان
برنگردد ز آستان اثر
دست خالی، دعای سوختگان
خال رخساره قبول بود
طاعت بی ریای سوختگان

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای خطت رهنمای سوختگان
لب لعلت دوای سوختگان
هوش مصنوعی: ای خط زیبای تو، راهنمای کسانی هستی که در عشق سوخته‌اند و لب‌های زیبایت، درمانی برای دردهای آنان است.
خواب مخمل شود ز همواری
خار در زیر پای سوختگان
هوش مصنوعی: خواب نرم و آرامش‌بخش، به خاطر سختی و زحمت‌های کسانی که رنج می‌کشند، به طرز قابل توجهی دچار مشکل و آسیب می‌شود.
می کند آب تلخ، کار گلاب
در مقام رضای سوختگان
هوش مصنوعی: آب تلخ، کار گلاب را در خوشنودی سوختگان مختل می‌کند.
دل آیینه را دهد پرداز
چهره با صفای سوختگان
هوش مصنوعی: دل مانند آیینه‌ای است که زیبایی چهره افرادی را که داغ عشق را بر دل دارند، به نمایش می‌گذارد.
مژه آفتاب می سوزد
از فروغ لقای سوختگان
هوش مصنوعی: مژه‌هایت از نور ملاقات سوختگان، همچون آفتاب می‌سوزد.
کاه را می کند ز دانه جدا
رخ چون کهربای سوختگان
هوش مصنوعی: کاه از دانه جدا می‌شود، مانند چهره‌ای که بر اثر سوختن، رنگ کهربا را به خود گرفته است.
نقش امید می زند بر پای (کذا)
موجه بوریای سوختگان
هوش مصنوعی: نقش امید بر روی گرده زمین می‌زند، مانند واگن‌هایی که در آتش سوخته‌اند.
برنگردد ز آستان اثر
دست خالی، دعای سوختگان
هوش مصنوعی: کسی که دستش خالی است و چیزی برای تقدیم ندارد، نباید از درگاه الهی ناامید شود، زیرا دعای کسانی که از دل سوخته‌اند، به نتیجه می‌رسد و مورد پذیرش قرار می‌گیرد.
خال رخساره قبول بود
طاعت بی ریای سوختگان
هوش مصنوعی: زیبایی خال روی تو باعث اطاعت و تسلیم بدون ریا و خود را باخته گان می‌شود.