گنجور

غزل شمارهٔ ۶۴۲۴

اندیشه زاد از سر بی مغز بدر کن
چون ماه تمام از دل خود زادسفر کن
شکرانه بیداری ازین راه مروتند
هر خفته که یابی، به سر پای خبر کن
چون همت آزاده روان بدرقه توست
با اسب نی از آتش سوزنده گذر کن
مقراض ره دور، نظرهای بلندست
قطع نظر از مردم کوتاه نظر کن
کوتاهی ره در قدم فرد روان است
نقش قدم قافله را خاک به سر کن
تا با جگر تشنه توان راه بریدن
مردانه سر از روزن خورشید به در کن
در دامن ساحل چه بود غیر خس و خار
یک چند سفر در دل دریای خطر کن
چون گل، سخن نغمه سرایان چمن را
زین گوش چو بشنیدی، ازان گوش بدر کن
زان پیش که صحبت اثر خود بنماید
صائب ز حریفان دغا باز حذر کن

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اندیشه زاد از سر بی مغز بدر کن
چون ماه تمام از دل خود زادسفر کن
هوش مصنوعی: فکر و خیال بی‌اساس و پوچ را کنار بگذار و مانند ماه کامل که از دل شب می‌تابد، به سوی آسمان برو و از دل خود به سفر جدیدی بروی.
شکرانه بیداری ازین راه مروتند
هر خفته که یابی، به سر پای خبر کن
هوش مصنوعی: برای قدردانی از بیداری و خردمندی‌ات، هر کسی را که خواب است پیدا کنی، به هوش و آگاهی برسان.
چون همت آزاده روان بدرقه توست
با اسب نی از آتش سوزنده گذر کن
هوش مصنوعی: وقتی اراده و هدف بلندی در درونت وجود دارد و تو را همراهی می‌کند، با شجاعت و بی‌پروا می‌توانی از سختی‌ها و چالش‌های زندگی عبور کنی.
مقراض ره دور، نظرهای بلندست
قطع نظر از مردم کوتاه نظر کن
هوش مصنوعی: در راه دور، دیدگاه‌های بلند و عمیق وجود دارد، اما باید از نظر مردم که کوتاه‌نگر هستند، چشم‌پوشی کرد.
کوتاهی ره در قدم فرد روان است
نقش قدم قافله را خاک به سر کن
هوش مصنوعی: اگر دیدی که مسیر رسیدن به هدف کوتاه است، باید با تلاش و پشتکار خود قدم برداری و به دیگران کمک کنی تا به مقصد برسند. به یاد داشته باش که گاهی اوقات باید سختی‌ها و چالش‌ها را به دوش بکشی و مشکلات را حل کنی تا دیگران هم بتوانند در این راه پیشرفت کنند.
تا با جگر تشنه توان راه بریدن
مردانه سر از روزن خورشید به در کن
هوش مصنوعی: برای اینکه بتوانی با اشتیاق و بدون ترس مسیر خود را طی کنی، باید از سختی‌ها و چالش‌ها عبور کنی و به نور و امید دست پیدا کنی.
در دامن ساحل چه بود غیر خس و خار
یک چند سفر در دل دریای خطر کن
هوش مصنوعی: در کنار ساحل چه چیز وجود دارد جز اندکی علف و خار؟ کمی سفر کن و دل به دریا بزن.
چون گل، سخن نغمه سرایان چمن را
زین گوش چو بشنیدی، ازان گوش بدر کن
هوش مصنوعی: وقتی که مانند گل، سخنان زیبا و آرام‌بخش آوازخوانان باغ را از یک گوش می‌شنوی، بهتر است آن را از گوش دیگر بیرون کنی.
زان پیش که صحبت اثر خود بنماید
صائب ز حریفان دغا باز حذر کن
هوش مصنوعی: قبل از این‌که آثار صحبت خود را نشان دهد، صائب، از دوستان دغل و ناپاک دوری کن.