غزل شمارهٔ ۶۳۹
گل است باده گلرنگ باده خواران را
مدام فصل بهارست میگساران را
ز پای خم چو شدی سر گران، سبک برخیز
گران مگرد به خاطر بزرگواران را
رخ شکفته، هوای گرفته می خواهد
به خوشدلی گذران روز ابر و باران را
ز گریه ابر سیه می شود سفید آخر
بس است اشک ندامت سیاهکاران را
کنند بی نمکان با شراب کار نمک
مده به مجلس می راه، هوشیاران را
ز بحر رحمت حق مشربی طمع دارم
که خوشگوار توان کرد ناگواران را
مرا چو صبح ز روز جزا مترسانید
همیشه روز حساب است دم شماران را
به آن غبار خط سبز، چشم بد مرساد!
که داد مرتبه سرمه خاکساران را
قدم شمرده نهد عقل در قلمرو عشق
ز سنگلاخ خطرهاست شیشه باران را
مسیح را به فلک همت بلند رساند
مده ز دست رکاب فلک سواران را
چه حاجت است به سنگین دلان بدآموزی؟
فسان ز خویش بود تیغ کوهساران را
کمال کوهکن از بیستون یکی صد شد
محک تمام کند سنگ خوش عیاران را
فریب گریه زاهد مخور ز ساده دلی
که دام در دل دانه است سبحه داران را
یکی هزار شد امید من ازان خط سبز
که وقت شام بود عید، روزه داران را
به سود خلق شود همت کریمان صرف
که باخت به بود از برد، خوش قماران را
ازان گروه طلب چون شکر حلاوت عیش
که در رکاب دویدند نی سواران را
در آن ریاض که صائب به نغمه گرم شود
خزان نیفکند از جوش نوبهاران را
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گل است باده گلرنگ باده خواران را
مدام فصل بهارست میگساران را
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف نوشیدنی خوش رنگ و خوشبو میپردازد که برای میگساران و دوستداران شراب همیشه بهاری است. به بیان دیگر، این نوشیدنی به معنای شادی و نشاطی است که همواره در زندگی آنان جریان دارد.
ز پای خم چو شدی سر گران، سبک برخیز
گران مگرد به خاطر بزرگواران را
هوش مصنوعی: زمانی که از پای خم برخاستی، سر خود را سنگین نکن و به خاطر بزرگترها و محترمان، سبک و راحت حرکت کن.
رخ شکفته، هوای گرفته می خواهد
به خوشدلی گذران روز ابر و باران را
هوش مصنوعی: چهرهای شاداب و زیبا به دلتنگی و غم نیاز دارد تا با خوشحالی روزهای ابری و بارانی را بگذراند.
ز گریه ابر سیه می شود سفید آخر
بس است اشک ندامت سیاهکاران را
هوش مصنوعی: ابرهای تیره در نهایت از اشک بهار آبی میشوند، پس کافی است که اشکهایی که توبهکنندگان از گناهان خود میریزند، به رنگ سیاه باقی بماند.
کنند بی نمکان با شراب کار نمک
مده به مجلس می راه، هوشیاران را
هوش مصنوعی: در مجلسی که شراب و نشئه برپا است، افراد عاقل و هوشیار نباید در آنجا حضور یابند و خود را به خطر بیندازند. نباید به مجالسی که بیمکانی و بیهدف هستند، وارد شد.
ز بحر رحمت حق مشربی طمع دارم
که خوشگوار توان کرد ناگواران را
هوش مصنوعی: از رحمت خداوند انتظار دارم که با نوشیدن از آن، حتی تلخیها و سختیها را به طعمی شیرین تبدیل کند.
مرا چو صبح ز روز جزا مترسانید
همیشه روز حساب است دم شماران را
هوش مصنوعی: مرا مانند صبح روز قیامت نترسانید، زیرا همیشه زمان محاسبه و حسابرسی وجود دارد.
به آن غبار خط سبز، چشم بد مرساد!
که داد مرتبه سرمه خاکساران را
هوش مصنوعی: به آن نشانی که با خط سبز مشخص شده، کسی چشم نداشته باشد! زیرا که این نشان، جایگاه سرمهای و والایی خاکیها را نشان میدهد.
قدم شمرده نهد عقل در قلمرو عشق
ز سنگلاخ خطرهاست شیشه باران را
هوش مصنوعی: عقل با احتیاط و آرام در دنیای عشق حرکت میکند، چرا که این دنیا پر از خطرات و چالشهای سخت است.
مسیح را به فلک همت بلند رساند
مده ز دست رکاب فلک سواران را
هوش مصنوعی: این بیت به اهمیت تلاش و اراده در رسیدن به هدفهای بزرگ اشاره دارد. به بیان دیگر، برای دستیابی به آسمانهای بلند و موفقیتهای عظیم، باید از تمامی امکانات و منابعی که در اختیار داریم، استفاده کنیم و اجازه ندهیم که به سادگی از دست بروند. به عبارتی، نباید دستاوردها و فرصتهای ارزشمند را بیجهت از دست بدهیم.
چه حاجت است به سنگین دلان بدآموزی؟
فسان ز خویش بود تیغ کوهساران را
هوش مصنوعی: برای چه نیازی به آموزههای نادرست از دلهای سنگین و بیاحساس است؟ داستان همواره از خودی و ذات بر میخیزد، مانند تیغی که از کوهها به درازا میرسد.
کمال کوهکن از بیستون یکی صد شد
محک تمام کند سنگ خوش عیاران را
هوش مصنوعی: کسی که در کوهنوردی مهارت دارد، از کوه بیستون به اندازهای مشهور و شناختهشده میشود که میتواند سنگهای باکیفیت و عالی را درست و با دقت حلاجی کند.
فریب گریه زاهد مخور ز ساده دلی
که دام در دل دانه است سبحه داران را
هوش مصنوعی: به دام فریب و دروغین بودن زاهدان توجه نکن، زیرا آنها به ظاهر خود را صالح و پارسا نشان میدهند، در حالی که در درونشان مکر و حیله نهفته است. در واقع، زاهدان ممکن است به دنبال فریب دادن دیگران باشند و دلهای سادهدل را به دام بیندازند.
یکی هزار شد امید من ازان خط سبز
که وقت شام بود عید، روزه داران را
هوش مصنوعی: امید من به خاطر آن خط سبز، که در زمان غروب روز عید برای روزهداران ظاهر شد، به اندازه یک هزار نفر شده است.
به سود خلق شود همت کریمان صرف
که باخت به بود از برد، خوش قماران را
هوش مصنوعی: کار و تلاش بزرگان باید به نفع مردم باشد، زیرا در بازی زندگی، گاهی اوقات باختن میتواند بهتر از پیروزی باشد، به ویژه برای افرادی که در قمار مهارت دارند.
ازان گروه طلب چون شکر حلاوت عیش
که در رکاب دویدند نی سواران را
هوش مصنوعی: گروهی که به دنبال زندگی شیرین و لذتبخش هستند، مانند سوارکاری که در کنار دیگران در حال دویدن است، تلاش میکنند تا به هدف خود برسند.
در آن ریاض که صائب به نغمه گرم شود
خزان نیفکند از جوش نوبهاران را
هوش مصنوعی: در باغی که صائب با آواز دلنشینش شاداب میشود، پاییز نمیتواند سرما و خشکی را بر نوبهار حاکم کند.