غزل شمارهٔ ۶۳۸۹
در کاسه سپهر کند خاک گرد من
رحم است بر کسی که شود هم نبرد من
در شهربند عافیت از خاکساریم
دیوار می کشد به ره سیل گرد من
بی اختیار آب روان می کند ز چشم
چون آفتاب دیدن رخسار زرد من
یک نقطه است اشک در مجموعه غمم
یک مصرع است آه ز دیوان درد من
گرد یتیمی از گهرم گرچه می چکد
بر هیچ خاطری ننشسته است گرد من
قسمت چو ابر گرد جهان می دواندم
تا از کدام بحر بود آبخورد من
هر چند پایه تو بلند اوفتاده است
غافل مشو ز ناله گردون نورد من
نقصان نمی کند کسی از دستگیریم
پایش فرو به گنج رود پایمرد من
صائب ز می مرا نتوان لاله رنگ ساخت
چون شعله رنگ بست بود روی زرد من
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در کاسه سپهر کند خاک گرد من
رحم است بر کسی که شود هم نبرد من
هوش مصنوعی: در آسمان، خوشنود میشود که خاک من در آن وجود دارد، و این نشانهای از رحمتی است برای کسانی که با من دشمنی نمیکنند.
در شهربند عافیت از خاکساریم
دیوار می کشد به ره سیل گرد من
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به توصیف وضعیت خود در فضایی امن و آرام میپردازد. او از زمین محصور شدهای سخن میگوید که سیل گرد و غبار در اطراف او را احاطه کرده است. این تصویر، نشاندهنده حفاظت و مصونیت او از شرایط سخت بیرون است، اما در عین حال، وجود گرد و غبار نمادی از مشکلات و چالشهایی است که او دیدار میکند. در نهایت، این متن بازتاب احساس دوگانگی بین امنیت و تهدیدات محیطی است.
بی اختیار آب روان می کند ز چشم
چون آفتاب دیدن رخسار زرد من
هوش مصنوعی: به طور ناخواسته، اشک مانند آب جاری از چشمانم سرازیر میشود، وقتی که آفتاب به چهرهی زرد من میتابد.
یک نقطه است اشک در مجموعه غمم
یک مصرع است آه ز دیوان درد من
هوش مصنوعی: اشک من تنها یک بخش از غمهای زیادی است که دارم، و آهی که میکشم مانند یک شعر از درد عمیق من است.
گرد یتیمی از گهرم گرچه می چکد
بر هیچ خاطری ننشسته است گرد من
هوش مصنوعی: هرچند که غبار یتیمی و زخمهایم بر دیگران تأثیر گذاشته و اثر میگذارد، اما هیچکس و هیچ خاطرهای نمیتواند بر من نشستن یا کسی را به یاد من بیاورد.
قسمت چو ابر گرد جهان می دواندم
تا از کدام بحر بود آبخورد من
هوش مصنوعی: من به هر گوشهای از جهان میپراکنم تا ببینم از کدام دریا و یا منبع، تر و تازگی و زندگیام را میتوانم پیدا کنم.
هر چند پایه تو بلند اوفتاده است
غافل مشو ز ناله گردون نورد من
هوش مصنوعی: هر چند که مقام و منزلت تو به خوبی بالا رفته و در جایگاه رفیعی قرار داری، اما نباید از ناله و درد و رنج جهانی که بر گردون (فلک) میگذرد، غافل شوی.
نقصان نمی کند کسی از دستگیریم
پایش فرو به گنج رود پایمرد من
هوش مصنوعی: هیچ کس با یاری من دچار نقصان نمیشود، زیرا هر آنکه به من کمک کند، با قدرت و استقامت به مقصد خود میرسد.
صائب ز می مرا نتوان لاله رنگ ساخت
چون شعله رنگ بست بود روی زرد من
هوش مصنوعی: من نمیتوانم با نوشیدن شراب، شادابی و طراوتی مانند لاله به دست آورم، زیرا وضعیت چهرهام به گونهای است که چون شعلهای در رنگ زرد خود میسوزد.