گنجور

غزل شمارهٔ ۶۳۶۸

پیش قضای حق دم چون و چرا مزن
در بحر بی کنار عبث دست و پا مزن
تا در دل تو داعیه اعتراض هست
خاموش باش و دم ز مقام رضا مزن
کوته شود زبان ملامت ز احتیاط
با دیده گشاده قدم بی عصا مزن
سهل است ناامید ز بیگانگان شدن
با جان پر امید در آشنا مزن
در آتش است نعل سفر رنگ و بوی را
دامن گره به دامن این بی وفا مزن
در خاک کن نهان قلم استخوان من
آتش به دفتر پر و بال هما مزن
مجنون گرفت دامن محمل به دست صبر
بیهوده قطره در طلب مدعا مزن
صائب کباب شد دل عالم ز ناله ات
در پرده بیش ازین سخن آشنا مزن

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پیش قضای حق دم چون و چرا مزن
در بحر بی کنار عبث دست و پا مزن
هوش مصنوعی: در برابر سرنوشت الهی، هرگونه اعتراض و پرسش بی‌فایده است. تلاش کردن در مسیری بی‌پایان و بی‌هدف، نتیجه‌ای جز اتلاف وقت نخواهد داشت.
تا در دل تو داعیه اعتراض هست
خاموش باش و دم ز مقام رضا مزن
هوش مصنوعی: تا زمانی که در دل خود نسبت به وضعیت کنونی نارضایتی داری، بهتر است سکوت کنی و به جای گلایه از رضایت بگو.
کوته شود زبان ملامت ز احتیاط
با دیده گشاده قدم بی عصا مزن
هوش مصنوعی: با احتیاط رفتار کن تا دیگران نتوانند به تو ایرادی بگیرند و با اطمینان و بدون هیچ گونه تردیدی پیش برو.
سهل است ناامید ز بیگانگان شدن
با جان پر امید در آشنا مزن
هوش مصنوعی: راحت است که از بیگانگان ناامید شوی، اما با دل پرامیدتان به آشناها ضربه نزنید.
در آتش است نعل سفر رنگ و بوی را
دامن گره به دامن این بی وفا مزن
هوش مصنوعی: در آتش گداخته شده، انتظار رنگ و بویی در سفر است؛ به دامن این بی‌وفا لگدی نزن.
در خاک کن نهان قلم استخوان من
آتش به دفتر پر و بال هما مزن
هوش مصنوعی: قلم و استخوان من را در خاک پنهان کن و به نوشته‌ها و آثار من آسیب نزن.
مجنون گرفت دامن محمل به دست صبر
بیهوده قطره در طلب مدعا مزن
هوش مصنوعی: مجنون در حالی که به دامن کاروانی چنگ زده، صبرش را به همراه دارد. اما بیهوده است که در جستجوی آرزویش، ناله کند و درخواستش را به صورت قطره‌ای بگوید.
صائب کباب شد دل عالم ز ناله ات
در پرده بیش ازین سخن آشنا مزن
هوش مصنوعی: دل‌های بسیاری از ناله‌های تو سوخته است، پس دیگر از این بیشتر سخن آشنا نگو که درد و غم را زیادتر نکن.