گنجور

غزل شمارهٔ ۶۳۴۵

صبا برون نرود از غبار خاطر من
فزون ز برگ درخت است بار خاطر من
در آسمان بنشیند به خاک، تیر شهاب
چنین بلند شود گر غبار خاطر من
ز تازه رویی من باغ اگر چه سیراب است
ز بار سرو فزون است بار خاطر من
عرق به چهره صافت، که چشم بد مرساد!
نمونه ای است ز صبر و قرار خاطر من
سحاب گرد یتیمی ز روی گوهر شست
همان غبار بود پرده دار خاطر من
عیار خاطر صافم اگر نمی دانی
بگیر از آینه خود عیار خاطر من
به تنگدستی و بی حاصلی خوشم صائب
چو سرو بی ثمری نیست بار خاطر من

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

صبا برون نرود از غبار خاطر من
فزون ز برگ درخت است بار خاطر من
هوش مصنوعی: نسیم صبحگاهی هرگز از غبار دل من نمی‌رود، بلکه سنگینی احساسات من از بار درخت بیشتر است.
در آسمان بنشیند به خاک، تیر شهاب
چنین بلند شود گر غبار خاطر من
هوش مصنوعی: اگر غبار خاطره‌ام بالا برود، مانند تیر شهاب در آسمان به زمین خواهد نشست.
ز تازه رویی من باغ اگر چه سیراب است
ز بار سرو فزون است بار خاطر من
هوش مصنوعی: این بیت بیان می‌کند که با وجود اینکه باغ به خاطر زیبایی‌های ظاهری‌ام سیراب و سرسبز است، اما درون من پر از بار و سنگینی احساسات و خاطراتی است که به‌راحتی قابل مشاهده نیستند. در واقع، زیبایی ظاهری ممکن است فریبنده باشد، اما در عمق وجود یک شخص، احساسات و نگرانی‌های دیگری وجود دارد که او را تحت فشار قرار می‌دهد.
عرق به چهره صافت، که چشم بد مرساد!
نمونه ای است ز صبر و قرار خاطر من
هوش مصنوعی: به خاطر تیرگی‌های زندگی و مشکلات، من به آرامش و صبر رسیده‌ام و تلاش می‌کنم بر آن‌ها غلبه کنم. زیبایی و خلوص وجودم باعث می‌شود که هیچ‌گونه بدخواهی نتواند به من آسیب بزند.
سحاب گرد یتیمی ز روی گوهر شست
همان غبار بود پرده دار خاطر من
هوش مصنوعی: ابرهایی که به رنگ یتیمی هستند، از روی سنگ‌های قیمتی می‌بارند و همان غباری است که بر احساسات و یادهای من نشسته است.
عیار خاطر صافم اگر نمی دانی
بگیر از آینه خود عیار خاطر من
هوش مصنوعی: من اگر باطنی پاک و خالص دارم و تو از آن بی‌خبری، می‌توانی با نگاه به آینه خودت، ارزش و خلوص درون من را ببینی.
به تنگدستی و بی حاصلی خوشم صائب
چو سرو بی ثمری نیست بار خاطر من
هوش مصنوعی: صائب به کمبود و بی‌معنایی زندگی خود افتخار می‌کند، زیرا مانند سرو بی‌ثمر، بار سنگینی بر دوش او نیست.