غزل شمارهٔ ۶۳۴۴
هوای جام صبوح و می شبانه مکن
دل چو کعبه خود را شرابخانه مکن
دو تیغ را نکشد یک نیام در آغوش
برون نرفته ز خود یاد آن یگانه مکن
به جستجوی تو هر خوشه صد زبان شده است
برای نان دل خود چاک همچو دانه مکن
تو نونیاز و زمانه است کهنه کشتی گیر
تلاش کشتی خصمانه با زمانه مکن
حضور تیره دلان سرمه سای آوازست
در آن چمن که بود زاغ، آشیانه مکن
مباد شانه شمشاد دلشکسته شود
دگر به دست، سر زلف خویش شانه مکن
درین دو هفته که گل گرم محمل آرایی است
دماغ صرف سرانجام آشیانه مکن
به گرد کعبه نگشتن ز سست عزمی توست
گران رکابی توفیق را بهانه مکن
درین زمانه که دشمن ز خانه می خیزد
دلیر تکیه به خاشاک آشیانه مکن
چو قطره تن به جلای وطن مده ز محیط
سوار ابر مشو، برق تازیانه مکن
چو داغ لاله گره کن نفس به دل صائب
ز تنگ حوصلگی آه عاشقانه مکن
ازین غزل دل عشاق سوختی صائب
دگر خیال غزل های عاشقانه مکن
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هوای جام صبوح و می شبانه مکن
دل چو کعبه خود را شرابخانه مکن
هوش مصنوعی: از فکر نوشیدن می صبحگاهی و می شبانه بیرون بیا، مانند کعبه نباید خودت را به حرام آلوده کنی.
دو تیغ را نکشد یک نیام در آغوش
برون نرفته ز خود یاد آن یگانه مکن
هوش مصنوعی: دو تیزی را نمیتواند یک غلاف در بر بگیرد، پس از آنکه از خود خارج نشده، به یاد آن یگانه نباش.
به جستجوی تو هر خوشه صد زبان شده است
برای نان دل خود چاک همچو دانه مکن
هوش مصنوعی: در پی تو، هر گل و گیاهی هزاران زبان پیدا کردهاند تا نیاز خود را برآورده کنند. مانند دانهای که در زمین رشد کرده، دل خود را برزبان نمیآورد.
تو نونیاز و زمانه است کهنه کشتی گیر
تلاش کشتی خصمانه با زمانه مکن
هوش مصنوعی: تو خودت نیاز به مبارزه و کوشش داری، اما مراقب باش که با مشکلات و چالشهای زندگی به درستی برخورد کنی و بیدلیل در نبردهای سخت گرفتار نشوی.
حضور تیره دلان سرمه سای آوازست
در آن چمن که بود زاغ، آشیانه مکن
هوش مصنوعی: در باغی که زاغها حضور دارند، نباید آشیانهای بسازی، زیرا آنجا فقط دلهای تیره و غمگین آواز میخوانند.
مباد شانه شمشاد دلشکسته شود
دگر به دست، سر زلف خویش شانه مکن
هوش مصنوعی: مباد که شانهای به موی دلشکستهاش بزند، پس به موهای خودت دست نزن.
درین دو هفته که گل گرم محمل آرایی است
دماغ صرف سرانجام آشیانه مکن
هوش مصنوعی: در این دو هفتهای که گلها در حال زیباسازی و خوشبو کردن فضا هستند، بیهوده امیدواری به نتیجه نداشته باش و دلخوش نباش.
به گرد کعبه نگشتن ز سست عزمی توست
گران رکابی توفیق را بهانه مکن
هوش مصنوعی: عدم گردشی به دور کعبه ناشی از ضعف اراده توست. نه بهانهای برای عدم توفیق بساز.
درین زمانه که دشمن ز خانه می خیزد
دلیر تکیه به خاشاک آشیانه مکن
هوش مصنوعی: در این زمانه که دشمنان از هر سو حمله میکنند، نباید به مکانهای ناامن تکیه کنی و اطمینان کنی که همهچیز خوب است.
چو قطره تن به جلای وطن مده ز محیط
سوار ابر مشو، برق تازیانه مکن
هوش مصنوعی: به هیچ وجه جان خود را فدای وطن نکن. از محیط زندگیات فاصله نگیر و مانند ابر برانگیخته رفتار نکن. مانند زنی که با تازیانه میزند، بیاحتیاطی نکن.
چو داغ لاله گره کن نفس به دل صائب
ز تنگ حوصلگی آه عاشقانه مکن
هوش مصنوعی: وقتی که احساسات عمیق و دردناک را در دل داری، نباید خود را به اندوهی عمیق بسپاری و آه و نالهای عاشقانه سر بدهی. باید دقت کنی که همچون گلی سرخ، داغ و قالی را به دل گره نزنید و از تنگحوصله شدن پرهیز نمایی.
ازین غزل دل عشاق سوختی صائب
دگر خیال غزل های عاشقانه مکن
هوش مصنوعی: دل عاشقان به خاطر این غزل سوخته است، صائب! دیگر به فکر سرودن غزلهای عاشقانه نباش.

صائب