غزل شمارهٔ ۶۳۴۰
قدم ز خویش برون نه فلک سواری کن
بکش به جیب سر خود کلاهداری کن
به هر چه می کشدت دل درین سرای سپنج
به تیغ قطع تعلق نگاهداری کن
نهاده اند ترا لوح خاک ازان به کنار
که گوشه ای بنشین مشق خاکساری کن
گرت هواست که در وصل آفتاب رسی
به وقت صبح چو گردون ستاره باری کن
به کوه، موجه دریا چه می کند صائب؟
علاج خصم سبکسر به بردباری کن
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
قدم ز خویش برون نه فلک سواری کن
بکش به جیب سر خود کلاهداری کن
هوش مصنوعی: از محدوده خود بیرون برو و تبدیل به فاعل تأثیرگذار و هوشیار در زندگیات شو، و برای خودت مسئولیتپذیری و مدیریت به عهده بگیر.
به هر چه می کشدت دل درین سرای سپنج
به تیغ قطع تعلق نگاهداری کن
هوش مصنوعی: به هر چیزی که دلت در این دنیا میخواهد، توجه کن، اما سعی کن وابستگی و تعلق خاطر را قطع کنی.
نهاده اند ترا لوح خاک ازان به کنار
که گوشه ای بنشین مشق خاکساری کن
هوش مصنوعی: تو را در دنیای خاکی قرار دادهاند تا از آن به دور باشی و وقتی که در کنار نشستی، به زحمت و عبادت در این دنیا مشغول شوی.
گرت هواست که در وصل آفتاب رسی
به وقت صبح چو گردون ستاره باری کن
هوش مصنوعی: اگر میخواهی به وصال خورشید برسی، باید مانند ستارهها در سپیدهدم تلاش کنی و سختی بکشی.
به کوه، موجه دریا چه می کند صائب؟
علاج خصم سبکسر به بردباری کن
هوش مصنوعی: صائب میگوید که کوه مانند دریا در برابر امواج نمیتواند تغییر کند و نمیتواند تحت تأثیر قرار بگیرد. بنابراین، وقتی با دشمنی نادان و کمبردبار روبهرو میشویم، بهترین راه حل این است که با صبر و بردباری به مقابله با او برویم.

صائب