گنجور

غزل شمارهٔ ۶۳۳۳

به آب و گل چه فرو رفته ای نظر وا کن
ازین خرابه چو سیلاب رو به دریا کن
مباش کم ز نسیم سحر درین گلزار
تو هم به خوش نفسی غنچه دلی وا کن
نگشته تنگ زمان سفر، ز دانه اشک
برای راه فنا توشه ای مهیا کن
درین دو هفته که ابر بهار در گذرست
تو نیز دامن امید چون صدف وا کن
مشو چو خوشه به یک سر درین چمن قانع
بکوش و چشم و دل خویش هر دو بینا کن
حریف بحر نگردد شناوری، زنهار
نشسته دست ز جان، دست عجز بالا کن
فکنده است ترا دربدر دهان سؤال
ببند یک در و صد در به روی خود وا کن
ز سنگ خاره دم تیغ زود برگردد
به هر که با تو کند دشمنی مدارا کن
همیشه دور به کام کسی نمی گردد
به خنده حاصل خود صرف همچو مینا کن
نمی توان به پر عقل شد فلک پرواز
ز عشق، صائب بال و پری مهیا کن

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به آب و گل چه فرو رفته ای نظر وا کن
ازین خرابه چو سیلاب رو به دریا کن
هوش مصنوعی: به دنیای مادی و ظاهری خود چسبیده‌ای و بهتر است که از این وضع و حال خارج شوی. مانند سیلابی که به سمت دریا روانه می‌شود، از این خرابه و نابسامانی رهایی پیدا کن.
مباش کم ز نسیم سحر درین گلزار
تو هم به خوش نفسی غنچه دلی وا کن
هوش مصنوعی: در این گلزار، از نسیم صبحگاهی دور نباش و همچون غنچه‌ای با دل خوش، خودت را بگشا تا زیبایی‌ها را تجربه کنی.
نگشته تنگ زمان سفر، ز دانه اشک
برای راه فنا توشه ای مهیا کن
هوش مصنوعی: زمان سفر کوتاه است، بنابراین از اشک‌های خود برای آماده کردن توشه‌ای برای راهی که به سمت فنا می‌برد، استفاده کن.
درین دو هفته که ابر بهار در گذرست
تو نیز دامن امید چون صدف وا کن
هوش مصنوعی: در این دو هفته که بهار در حال عبور است، تو هم باید دامن امید را باز کنی، مانند صدف.
مشو چو خوشه به یک سر درین چمن قانع
بکوش و چشم و دل خویش هر دو بینا کن
هوش مصنوعی: در این چمن به مانند خوشه‌ی خرما تنها به یک طرف اکتفا نکن، بلکه تلاش‌کن و دیدگاه و احساسات خود را روشن‌ ببین.
حریف بحر نگردد شناوری، زنهار
نشسته دست ز جان، دست عجز بالا کن
هوش مصنوعی: به کسی که در دریا شنا نمی‌کند، هشدار می‌دهم که باید از جان خود دست بردارد و دست‌هایش را بالا بگیرد.
فکنده است ترا دربدر دهان سؤال
ببند یک در و صد در به روی خود وا کن
هوش مصنوعی: تو در یک موقعیت پر از سؤال و تردید قرار گرفته‌ای، پس برای خودت یک درِ آرامش و پاسخ پیدا کن و اجازه نده که دیگران تو را به سمت سردرگمی ببرند. به جای اینکه به سوالات بی‌پاسخ توجه کنی، درهای مختلفی را به سوی دانایی و آگاهی باز کن.
ز سنگ خاره دم تیغ زود برگردد
به هر که با تو کند دشمنی مدارا کن
هوش مصنوعی: اگر کسی با تو بدی کند، باید صبور باشی و با او مدارا کنی؛ مانند سنگی تیز که به سرعت به سمت خود برمی‌گردد.
همیشه دور به کام کسی نمی گردد
به خنده حاصل خود صرف همچو مینا کن
هوش مصنوعی: هرگز نمی‌توان انتظار داشت که همیشه اوضاع به نفع کسی باشد، بنابراین بهتر است که با خوشحالی و لذت، از داشته‌ها و موفقیت‌های خود بهره‌برداری کنیم.
نمی توان به پر عقل شد فلک پرواز
ز عشق، صائب بال و پری مهیا کن
هوش مصنوعی: نمی‌توان به عقل و فکر خود تکیه کرد و به دور از عشق به اوج و صفا رسید. برای پرواز و پرچم‌دار شدن در عشق، باید بال و پر مناسب را آماده کرد.